تحقیق حاضر با عنوان بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) بر کیفیت زندگی، استرس ادراك شده و بهزیستی روان شناختی بیماران قلبی-عروقی از سری تحقیق های رشته روانشناسی
میباشد. این تحقیق با گرایش روانشناسی بالینی در 157 صفحه با فرمت Word
(قابل ویرایش) در مقطع کارشناسی ارشد نگارش شده است و همچنین این تحقیق آماده چاپ و پرینت جهت
استفاده دانشجویان می باشد.====================================================
تمامی
فایل های سیستم، توسط کاربران آن آپلود می شود. اگر در فایلی تخلفی مشاهده
کردید و یا مالک پروژه ای بودید که از وجود آن در سایت رضایت نداشتید با
ما تماس بگیرید، در اسرع وقت به گزارش شما رسیدگی می شود.
====================================================
قسمتهایی کوتاه از متن:
چکیده
از آنجا كه قلب يكي از مهم ترين و حساس ترين اعضاي بدن آدمي است، آسيب به آن بر وضعيت روحي و رواني فرد تأثير نامطلوب مي گذارد. عدم توجه به استرس ها و واكنش هاي رواني مبتلايان، سبب توسعه بيماري آنان مي گردد. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) بر کیفیت زندگی، استرس ادراك شده و بهزیستی روان شناختی بیماران قلبی-عروقی است. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و با استفاده از گمارش تصادفی است. نمونه این پژوهش را 30بیمار قلبی تشکیل داد که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. جامعه آماري این تحقیق شامل کلیه بیماران قلبی (مرد و زن) شهرستان بندرعباس بود ابزار گردآوري داده ها پرسشنامه کیفیت زندگی (SF-36 )، بهزیستی روانشناختی ریف و استرس ادراک شده (1983)بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش روش MBSR در کاهش استرس ادراک شده و بهبود بهزیستی روانشناختی بیماران قلبی درسطح 99% مؤثر است و همچنین اثربخشی معناداری در سطح 95% در بهبود کیفیت زندگی بیماران قلبی مشاهده شد. بنابراین می توان این روش درمانی را برای کاهش مشکلات روانشناختی این بيماران توصيه كرد.
مقدمه
بيماري هاي قلب و عروق از علل اصلي مرگ و مير در جهان به شمار می رود. در كشورهاي پيشرفته ساليانه 50 درصد مرگ ها يا5 ميليون از 12 ميليون مرگ از بيماري هاي قلبي-عروقي ناشي مي شود(بكسندال ، 2000 ). علت اصلي 15 تا 25 درصد مرگ ها در كشورهاي گسترش نيافته ناشي از بيماري هاي قلبي است(عالي نژاد، 1376). بیماری قلبی- عروقی شایع ترین بیماری هاي جدی در جوامع توسعه یافته را تشکیل می دهند و شیوع آن در کشورهای در حال توسعه به سرعت در حال افزایش است. اگرچه میزان مرگ به علت بیماری کرونری از حداکثر خود درسال 1965 به میزان دو سوم کاهش یافته اما در طی چهار دهه گذشته در ایالات متحده هم چنان بیماری قلبی-عروقی شایع ترین علت مرگ بوده و مسئول 40 درصد از تمام موارد مرگ در هر سال محسوب می شود. تقریبا یک چهارم از این موارد مرگ ناگهانی است(خدایی، 1388). از آنجا كه قلب يكي از مهمترين و حساس ترين اعضاي بدن آدمي است، آسيب به آن بر وضعيت روحي و رواني فرد تأثير نامطلوب مي گذارد. عدم توجه به استرس ها و واكنش هاي رواني مبتلايان، سبب توسعه بيماري آنان مي گردد (براسكوت، بنسچوب، گودی و همکاران ، 1994). افسردگی، اضطراب، یا انکار بیش از اندازه، روند بهبود بیماری را به تاخیر می اندازد. همچنین آن دسته از بیماران قلبی که دچار اضطراب واسترس شدید باشند، با احتمال بیشتری به مشکلات بعدی مبتلا می شوند و نیز احتمال مرگ آنان در ماه های اول، از کسانی که استرس کمتری دارند، بیشتر می شود(بشارت، 1387). بنابراین از جمله مسائل مهمي كه بیماران قلبـي با آن مواجـه هستند مشـكلات روحـي و روانـي آنهـاست، كه بايـد حالتهـاي روحي آنهـا را شناختـه و در كاهـش ناراحتي ناشي از آن اقدام كرد، بطوري كه عدم توجه به استرس ها و واكنش هاي رواني مبتلايان سبب وسعت بيماري آنان مي گردد (رحيمي، 1379). استرس روزمره زندگی به تدریج سیستم ایمنی راتضعیف کرده، وفرد را دچار انواع بیماري هاي جسمی و روانی می سازد(لازاروس وفولکمن، 1984 ؛به نقل ازبشارت، 1387).
یکی از متغیرهای تاثیرگذار بر این بیماری، کیفیت زندگی می باشد. اندازه گيري کيفيت زندگي به عنوان يک بحث علمي درسالهاي اخير توجه افراد زيادي را به خود معطوف کرده است. اين واقعيت، همواره به عنوان يک پيامد نهايي در مطالعات باليني، مداخلات و مراقبت هاي بهداشتي مدنظر مي باشد(مکوندی و زمانی،1389). به طور کلی کیفیت زندگی از واژه هایی است که تعریف مشخص و یکسانی ندارد؛ اگر چه مردم به شکل غریزي معناي آن را به راحتی درك می کنند. نظریات متفاوتی در مورد کیفیت زندگی وجود دارد. اغلب صاحبنظران در این زمینه توافق دارند که کیفیت زندگی جنبه هاي مثبت و منفی زندگی را در کنار یکدیگر در نظر میگیرد و چند بعد دارد. از طرفی آن را یک مفهوم ذهنی و پویا قلمداد می نمایند(مکوندی و زمانی،1389).
بنا به تعريف سازمان بهداشت جهاني، کيفيت زندگي درك افراد از موقعيت خود در زندگي از نظر فرهنگ، سيستم ارزشي که در آن زندگي مي کنند، اهداف، انتظارات، استانداردها و اولويت هايشان است. پس موضوعي کاملا فًردي بوده و توسط ديگران قابل مشاهده نيست و بر درك افراد از جنبه هاي مختلف زندگي استوار است.
محققان معتقدند که بررسي کيفيت زندگي و تلاش براي ارتقاي آن نقش مهمي در سلامت زندگي فردي و اجتماعي افراد خواهد داشت(مکوندی و زمانی،1389). كيفيت زندگي موضوعي چند بعدي و پيچيده دارد و دربرگيرندة عوامل عيني وذهني است و ارزيابي فرد در مورد رفاه و آسايش در جنبه هاي مهم زندگي را مورد توجه قر ار مي دهد. ويژگي مهم كيفيت زندگي كه مورد توافق اغلب صاحب نظران علوم اجتماعي است، شامل چند بعدي بودن، ذهني بودن و پويا بودن آن است. در مطالعات مختلف، مولفه هاي متنوعي از كيفيت زندگي را در نظر گرفته اند همچون موقعيت سلا مت عمومي، قابليت كاركردي، كاركردهاي عاطفي، ميزان احساس خوشبختي، رضايت از زندگي، شادكامي، ميزان هوشياري، ميزان نشانگان فعاليت هاي اجتماعي، ايفای مناسب عملكرد جنسي، ميزان حافظه، موقعيت هاي مالي و شغلي (پروتکین،2002).
دیگر متغیر مورد بررسی در این پژوهش بهزیستی روانشناختی می باشد. دینر(1984، برگرفته از بنکه و مک درمید، 2000 ) معتقد است که بهزیستی روانی، همانند ادراکاتی از عاطفه و بهزیستی معنوی و نیز اندازه گیری های عینی، نظیر راهنماهای سلامتی جسمانی ( فشار خون و...)، می تواند با ارزیابی های ذهنی افراد از تجارب خودشان سنجیده شود. احساس بهزیستی دارای مولفه های عاطفی و مولفه های شناختی است. افراد با احساس بهزیستی بالا هیجانات مثبت راتجربه می کنندو از حوادث و وقایع پیرامون خودارزیابی مثبتی دارند؛درحالی که افرادبا احساس بهزیستی پایین ، حوادث و وقایع زندگی شان را نامطلوب ارزیابی کرده، بیشتر هیجانات منفی نظیر اضطراب، افسردگی و خشم را تجربه می کنند؛ بر این اساس ، از آنجا که بهزیستی درونی و ذهنی، شامل ارزش های شناختی افراد از زندگی شان می شود و مردم و شرایط شان را بسته به انتظارات، ارزش ها و تجربیات قبلی شان ارزش گذاری می کنند،پژوش گران هم درارزیابی ها باید تفکرات افراد و احساسات شان را مورد بررسی کنند( دینر و لوکاس،2000).
ریف (1995) بهزیستی روانشناختی را« تلاش برای کمال در جهت تحقق توانایی های بالقوه واقعی فرد» می داند. از این منظر، عدم وجود نشانه های بیماری روانی، شاخص سلامتی نیست. بلکه سازگاری ، شادمانی، اعتماد به نفس و ویژگی های مثبتی از این دست نشان دهنده ی سلامت بوده و هدف اصلی فرد در زندگی، شکوفاسازی قابلیت های خود است(حسینی،1391).
دیگر متغیر مورد بررسی استرس ادراک شده می باشد. تنيدگي رواني و بحران هاي روزمره از جمله تهديدهاي بهداشت جسماني و رواني است(بنتت و ویلز، 2010). واقعيت اين است كه تنيدگي در زندگي روزمره امري اجتنابن اپذير است(بوندس، 2006). ولي مهم آن است كه چگونه انسان با اين بحران ها كنار آيد؟ مطالعه پاسخ انسان در موقعيت هاي فشارزا، نشان مى دهد كه انسان در برابر تهديدها و سمبل هاى خطر با استرس واكنش نشان مى دهد(رينز و همكاران، 2005). اما شدت اين واكنش(استرس) بسته به اينكه يك موقعيت معين را تا چه حد استرس زا ادراك مى كنند، نوسان دارد(كونواوس و دالاس، 2009). استرس ادراك شده حالت يا فرايندى روانشناختى است كه طى آن فرد بهزيستى جسمى و روانشناختى خود را تهديد آميز ادراك مى كند. در واقع ايجاد استرس بستگى به چگونگى برداشت و درك فرد از موقعيت ها و حوادث دارد. ممكن است، يك موقعيت براى فردى بى خطر و براى فرد ديگرى به صورت يك تهديد درك شود(كلارک، 2010). فولكمن و لازاروس، 1984)اعتقاد دارند، افرادى كه باور دارند هنگام مقابله با استرس، منابع كمكی در اختيار دارند، نسبت به استرس آسيب پذيرى كمترى نشان مى دهند.
لازاروس تعریف لغوی استرس را به صورت زیر تعریف کرده است استرس به طبقه وسیعی از مشکلات اشاره می کند که به این خاطر از مشکلات دیگر متمایز نشده است که با هر نوع تقاضایی که نظام را تحت فشار قرار می دهد، از نظام فیزیولوژیکی گرفته تا نظام اجتماعی یا نظام روانشناختی و پاسخ آن نظام سروکار دارد (لازاروس، 1971) او در ادامه می گوید که " واکنش شخص بستگی به این دارد که وی چگونه اهمیت یک رویداد آسیب زا، تهدید کننده یا چالش انگیز را آگاهانه یا ناآگاهانه تفسیر و ارزیابی می نماید"(تروج و سیمون ؛ ترجمه توزنده جانی و کمال پور، 1386).
استرس مزمن، که معمولا با درجات مختلفی از اضطراب ضمنی همراه است، دارای آثار فیزیولوژیکی است که همراه با ناتوانی یا آسیب پذیری ژنتیکی عضو، برخی افراد خاص را مستعد اختلالات روان تنی می سازد. این عضو آسیب پذیر می تواند در هر قسمتی از بدن واقع شده باشد. برخی افراد واکنش دهنده های معده ای هستند و بعضی دیگر واکنش دهنده های قلبی- عروقی، واکنش دهنده های پوستی و یا نظایر آنها. این کم بنیگی یا آسیب پذیری احتمالا نشانه ژنتیکی دارد، ولی می تواند ناشی از آسیب پذیری اکتسابی نیز باشد و مثل ریه هایی که به علت سیگار کشیدن ضعیف شده اند(كاپلان و سادوك ، 1996؛ ترجمه پورافکاری، 1384).
نتایج پژوهش ها نشان مي دهد فرآيندهاي روانشناختي نه تنها در سبب شناسي و سيماي باليني بيماري هاي قلبي- عروقي سهيم هستند، بلكه در چگونگي مقابله بيماران با بيماري نيز، نقش ايفا مي كنند (سارافينو ، 2002). برنامه بازتواني قلبي يك رو يكرد تهاجمي به عوامل خطرساز مؤثر در عود بيماري محسوب می شود، به طوري که طی انجام مراحل ، امکان مديريت صحیح درمان را برا ي این بيماران فراهم مي كند و ضمن انجام آموزش و تقويت رفتارهاي سالم ، برگشت به فعالیت حرفه اي و فعالیت های روزمره را تسهيل كرده، به بهبود بيمار كمك مي كند(سعيدي، 1383).
ذهن آگاهی مبنی بر کاهش استرس یک برنامه مراقبه استاندارد شده است که در سال 1979 از تلاش برای یکپارچه کردن مراقبه ذهن آگاهانه بودایی با تمرینات روانشناختی و بالینی معاصر بوجود آمد. اگرچه در ابتدا به عنوان یک برنامه گروهی برای بیماران مبتلا به دردهای مزمن گسترش یافت ولی در دو دهه گذشته به عنوان یک شیوه درمان در بسیاری از بیماری ها مطرح شده است و تاثیرات خوبی در درمان بسیاری از اختلالات جسمانی و روانی از آن گزارش شده است (چیزا و سیرتی ، 2009).
فهرست مطالب بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (MBSR) بر کیفیت زندگی، استرس ادراك شده و بهزیستی روان شناختی بیماران قلبی-عروقی به صورت زیر می باشد:
چکیده
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1-مقدمه
2-1-بیان مسأله
3-1-اهمیت و ضرورت تحقیق
4-1-اهداف تحقیق
5-1- سوالات تحقیق
6-1-فرضیههای تحقیق
7-1-متغیرهای تحقیق
8-1-تعاريف نظری و عملیاتی متغیرها
1-8-1-تعاریف مفهومی
2-8-1-تعاريف عملياتي
فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه تحقیق
2-1-مقدمه
2-2- مبانی نظری تحقیق
1-2-2-بیماری قلبی
1-1-2-2-عوامل خطرزا
1-1-1-2-2-سابقه خانوادگی
2-1-1-2-2-جنسیت
3-1-1-2-2-سن
4-1-1-2-2-سیگار
5-1-1-2-2-فشارخون بالا
6-1-1-2-2-عدم فعالیت بدنی
7-1-1-2-2-بیماری قند
8-1-1-2-2-چاقی
9-1-1-2-2-تنش های روانی(استرس)
2-1-2-2-پیامدهای بیماری قلبی
1-2-1-2-2-افسردگی
2-2-1-2-2-استرس
3-2-1-2-2-ترس و اضطراب
4-2-1-2-2-خشم
3-1-2-2-روش های درمان
2-2-2-كيفيت زندگي
1-2-2-2-تعاریف کیفیت زندگی
2-2-2-2-ویژگی های کیفیت زندگی
3-2-2-2-ابعاد کيفيت زندگی
1-3-2-2-2-بعد فيزيكي
2-3-2-2-2-بعد اجتماعي
3-3-2-2-2-بعد روانی
4-3-2-2-2-بعد جسمي
5-3-2-2-2-بعد روحی
6-3-2-2-2-بعد محیطی
4-2-2-2-شاخصهای کیفیت زندگی
5-2-2-2-خانواده و کیفیت زندگی
3-2-2- بهزیستی روانشناختی
1-3-2-2-تعریف بهزیستی روانشناختی
2-3-2-2-مولفه های بهزیستی روانی
3-3-2-2-نظریات در خصوص بهزیستی روانی
1-3-3-2-2-نظریه ریف
2-3-3-2-2-نظريه فرانکل
3-3-3-2-2- نظریه ويسينگ و وان دان
4-2-2- استرس ادراک شده
1-4-2-2-تعريف استرس
2-4-2-2-اثرات استرس
3-4-2-2- عوامل مؤثر در بروز استرس
4-4-2-2-منابع استرس
5-4-2-2-علائم استرس
1-5-4-2-2-علائم جسماني
2-5-4-2-2-علائم رواني و رفتاري
6-4-2-2-نظريه های استرس
1-6-4-2-2-نظرية روانکاوی
2-6-4-2-2-نظرية ضعف جسماني
3-6-4-2-2-نظرية تكوين و تعادل خودكار
4-6-4-2-2-نظرية پردازش اطلاعات
7-4-2-2-نقش استرس در بروز بيماري ها
5-2-2-ذهن آگاهی
1-5-2-2-تعریف ذهن آگاهی
2-5-2-2-کاهش استرس مبتني بر ذهن آگاهی
3-2- پیشینه ادبیات
فصل سوم: روش تحقیق
1-3-مقدمه
2-3-روش تحقیق
3-3- جامعه آماری
4-3-برآورد حجم نمونه و روش نمونه گیری
5-3-ابزار گردآوری داده ها
1-5-3 -پرسشنامه SF-36
2-5-3- پرسشنامه بهزیستی روانشناختی
3-5-3-مقیاس استرس ادراک شده
6-3- شيوه اجرا
7-3-تکنیک های کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی
1-7-3-تکنیک تنفس
2-7-3- تنفس شكمي (ديافراگمي)
3-7-3-تکنیک تفکر نشسته(مراقبه)
4-7-3-تکنیک اسکن بدن (بررسی بدن)
5-7-3-تکنیک پیاده روی متفکرانه
6-7-3-تکنیک یوگا
8-3-روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل آماری داده ها
4-1-مقدمه
4-2-تحلیل توصیفی داده ها
4-3-تحلیل استنباطی دادهها (آزمون فرضیه ها)
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
5-1- خلاصه ای از نتایج پژوهش
1-5-مقدمه
2-5-خلاصه تحقیق
3-5- نتیجه گیری و بحث
4-5-نتیجه گیری
5-5-محدودیت های پژوهش
6-5-پیشنهادات
منابع
الف- منابع فارسی
ب- منابع لاتین
چكيده لاتین