دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق روان نمایشگری ( نمایش درمانی) (فصل دوم) در 57 صفحه در قالب word , قابل ویرایش ، آماده چاپ و پرینت جهت استفاده.
مشخصات محصول:
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
کاربردهای مطلب:
منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
قسمتهایی از مبانی نظری و پیشینه پژوهش:
تاریخچه ی روان نمایشگری
به طور کلی پیشینه ی نظریه پردازی در مورد اثر درمانی نمایش، به یونان باستان و نظرات ارسطو در مورد تأثیرات مثبت روانشناختی تئاتر باز میگردد (میسیک ، 2004). به طور خاص در تاریخ علم روانشناسی، چهره هایی مانند ایلجین ، فرنسزی و مورنو، اولین نظریه پردازانی بودند که به تأثیر مثبت نمایش در جریان مشاوره و روان درمانی، تأکید کردند، اما در این میان، تنها این مورنو بود که توانست نظرات خود را در قالب یک رویکرد جامع مشاوره و روان درمانی مطرح نماید که بعده ها به یکی از معروف ترین و پرکاربردترین رویکردهای مشاوره و روان درمانی گروهی تبدیل شد (کاسن، 2004).
به اعتقاد نظریه پردازان رویکرد روان نمایشگری، ریشه های شکل گیری این رویکرد را باید در تجربیات خاص دوران کودکی، نوجوانی و اوایل جوانی مورنو، بنیانگذار این رویکرد، جستجو کرد (مارینیو، 1994). مورنو در دوران کودکی و نوجوانی، درگیری زیادی بامسائل مذهبی داشت و علی رغم شرایط نامناسب اقتصادی حاکم بر خانواده، روحیه ی شاد، خودجوش و خلاقی داشت. مورنو از همان کودکی، علاقه ی بسیار بارزی به بازی های مبتنی بر ایفای نقش داشت. او این بازی ها را به شکل بسیار خلاقانه ای مدیریت میکرد و محتوای بازی های او نیز بیشتر حول مفاهیم و تصاویر مذهبی بود (هاورث ، 1998).
مورنو در اوایل جوانی، پیرو جنبش فلسفی- هنری بیان گرایی بود. بیان گرایی یک مکتب فلسفی یا هنری خاص نبود و رهبر یا نظریه پرداز مشخصی نداشت. حتی بسیاری از طرفداران این جنبش، یکدیگر را نمیشناختند. به طور کلی جنبش بیان گرایی که قبل از جنگ جهانی اول، آغاز شده بود و پس از اتمام جنگ، به طور قابل توجهی توسعه یافته بود، مدعی و خواستار نوگرایی و سنت شکنی در شیوه های بیان هنری و حتی در شئون مختلف ساختارهای اجتماعی و فرهنگی بود. مورنو در سال 1920 در مقاله ی فلسفی- مذهبی خود با نام «واژگان پدر » به صراحت گرایش خود را به این جنبش نشان داد. اولین جرقه های مفهوم سازی رسمیخودجوشی ، که امروزه یکی از مفاهیم کلیدی روان نمایشگری محسوب میشود، در قالب نظرات مورنو در همین چارچوب فلسفی، نمایان شد (مارینیو، 1994).
هنگامیکه مورنو هنوز جوان بود و چهره ی سرشناسی محسوب نمیشد، یکی از علایق اصلی او این بود که به پارک میرفت، بچه ها را دور خود جمع میکرد، برای آن ها داستان میگفت و اَشکال مختلفی از بازی های مبتنی بر ایفای نقش را در میان آن ها رهبری میکرد. هدف و انگیزه ی اصلی او در جریان این بازی ها این بود که سطح خلاقیت و خودجوشی بچه ها را برانگیزد و ارتقا بخشد. همین فعالیت ها که حتی گاهی در نظر مردم، عجیب به نظر میرسید، در واقع از جمله ریشه های اولیه ی شکل گیری روان نمایشگری بود (هاورث، 1998).
مورنو پیش از بنیانگذاری روان نمایشگری، تجارب موفقی را در کارهای گروهی داشت که به نوعی پیشگام رویکردهای گروه درمانی امروزی محسوب میشود (مارینیو، 1994)، اما ریشه های اولیه ی شکل گیری رسمیروان نمایشگری به عنوان یک رویکرد مشاوره و روان درمانی، به سال های 1919 تا 1924 در وین باز میگردد. او در سال 1919 اولین بار اصطلاح روان نمایشگری را به کار برد و در طی این دوره، مکانی را اجاره کرد و با گروهی از بازیگران، فعالیت هایی را مبتنی بر نقش گزاری ارتجالی آغاز کرد. طی این فعالیت ها، مورنو از این بازیگران میخواست تا به جای اجرا براساس متن های از پیش تعیین شده، به طور خودجوش، مسائل شخصی خودشان را اجرا کنند. این شکل از تئاتر بالبداهه که توسط مورنو راه اندازی شده و تمرین میشد، بسیاری از مبانی آنچه که امروزه روان نمایشگری نامیده میشود را شامل میشد. استفاده از سکو (صحنه) ، بهرمندی از فرآیند پالایش روانی جهت شناسایی و حل مسائل در یک فرآیند درمانی امن، تأکید بر ارتقاء خودجوشی از طریق تکنیک های مختلف و نیز استفاده از ارکانی همچون شخص اول و ایگوهای یاور، همگی مولفه هایی بودند که هنوز هم اجزای اصلی روان نمایشگری را تشکیل میدهند. منتها هنوز این شکل روان نمایشگری، تفاوت های زیادی با شکل امروزی داشت. پس از شکل گیری اولیه ی روان نمایشگری در وین، مورنو در سال 1926 به نیویورک مهاجرت کرد و طی پنجاه سال بعدی، به رشد و تکامل روان نمایشگری پرداخت تا اینکه روان نمایشگری به تدریج به شکل امروزی خود تبدیل شد (هاورث، 1998).
-----------------
. Meisiek
. Iljine
. Frenczi
. Haworth
. expressionism
. The words of the father
. spontaneity
فهرست مطالب مبانی نظری و پیشینه پژوهش روان نمایشگری ( نمایش درمانی) (فصل 2) به صورت زیر می باشد:
روان نمایشگری
2-5-1 تاریخچه ی روان نمایشگری
2-5-2 ارکان روان نمایشگری
2-5-2-1 کارگردان
2-5-2-2 شخص اول
2-5-2-3 یاور
2-5-2-4- حضار
2-5-3 صحنه ی اجرای روان نمایشگری
2-5-4 مراحل روان نمایشگری
2-5-4-1 گرم کردن
2-5-4-2 اجرا
2-5-4-3 مشارکت
2-5-5 عطش اجرا
2-5-6 خودجوشی و خلاقیت
2-5-7 کاردبردهای روان نمایشگری
2-5-8 انواع شکل های اجرای جلسات روان نمایشگری
2-5-9 تکنیک های روان نمایشگری
2-5-9-1 تکنیک های مرحله ی گرم کردن
2-5-9-2 تکنیک های مرحله ی اجرا
2-5-10 ظرفیت روان نمایشگری برای یکپارچه سازی با تجارب معنوی
2-6 پیشینه ی پژوهشی
منابع
جهت داشتن پروپزوال مناسب با مبانی نظری روان نمایشگری ( نمایش درمانی) با ما تماس بگیرید.
نحوه دانلود : بلافاصله پس از پرداخت آنلاین قادر به دانلود فایل خواهید بود و همچنین یک نسخه از “لینک دانلود” نیز برای شما ایمیل می شود.