تحقیق حاضر با عنوان بررسی تأثیر سطح افشای اختیاری بر مربوط بودن ارزش اطلاعات حسابداری در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از سری تحقیق های رشته حسابداری
میباشد. این تحقیق در 94 صفحه با فرمت Word
(قابل ویرایش) در مقطع کارشناسی ارشد نگارش شده است و همچنین این تحقیق آماده چاپ و پرینت جهت
استفاده دانشجویان می باشد.
===================================================================================تمامی
فایل های سیستم، توسط کاربران آن آپلود می شود. اگر در فایلی تخلفی مشاهده
کردید و یا مالک پروژه ای بودید که از وجود آن در سایت رضایت نداشتید با
ما تماس بگیرید، در اسرع وقت به گزارش شما رسیدگی می شود.
neginfile.ir@gmail.com
info@neginfile.ir
===================================================================================
قسمتهایی کوتاه از متن:
مقدمه
افشاي اطلاعات حسابداري كه از ديرباز بعنوان يكي از مهمترين مسائل مورد توجه محققين بوده است، حاصل نهايي سيستم حسابداري به شمار مي رود. در واقع هدف نهايي سيستم حسابداري فراهم نمودن اطلاعات براي اشخاص ذينفع در قالب گزارش هاي درون سازماني و برون سازماني مي باشد. افشا به عنوان يكي از اصول حسابداري مطرح است و بر اساس اين اصل، بايد كليه اطلاعات مربوط به فعاليت هاي شركت به نحو مناسب و به موقع در اختيار گروه هاي مختلف استفاده كننده قرار گيرد.
یکی از عوامل بسیار مهم برای یک حاکمیت شرکتی مطلوب و بهینه، اتخاذ سیاست مبتنی بر شفافیت و افشای اطلاعات می باشد. در واقع، روش های افشای یک شرکت را می توان به عنوان مکانیسمی در حمایت از حقوق سرمایه گذاران خارجی در نظر گرفت و این امر سبب می شود تا عدم تقارن اطلاعاتی کمتر به وجود آید و هزینه نمایندگی کم شود (چن و همکاران ، 2007). تقویت عنصر افشا منجر به آگاهی بازار از کیفیت سهام شرکت ها و به تبع آن افزایش ارزش شرکت و یا کاهش هزینه سرمایه می گردد (بوتوسان ، 1997).
در واقع هدف اصلي از افشا عبارت است از؛ كمك به استفاده كنندگان در تصميم گيري مربوط به سرمايه گذاري، تفسير وضعيت مالي شركت ها، ارزيابي عملكرد مديريت، پيش بيني جريانات وجوه نقد آتي (پارچینی، 1388). بنابراین كليه واقعيت هاي با اهميت واحد اقتصادي بايد به گونه اي مناسب و كامل افشا شوند، تا امكان اتخاذ تصميم فراهم گردد و از سردرگمي جلوگيري به عمل آورد. شركت ها افشا را از طريق گزارش هاي قانوني شامل صورت هاي مالي، يادداشت هاي توضيحي، تحليل هاي مديريت و ساير موارد فراهم مي كنند. افشا در صورتی که به واسطه یک منبع مقرراتی و وضع کننده قوانین الزامی شده باشد، افشای اجباری گفته می شود و در صورتی که افشای اطلاعات تحت تأثیر قوانین خاصی نباشد و توسط شرکت به صورت اختیاری انجام شود افشای اختیاری تلقی می شود (اسواسنا ، 1998). افشای اختیاری، افشای اطلاعاتی فراتر از تعهدات قانونی است که به وسیلة نهادهای قانون گذار تدوین شده است. شرکت هایی که به طور اختیاری اطلاعاتی را افشا می کنند که به وسیله مراجع قانون گذار اجباری برای ارائه آن ها وجود ندارد، برای شکل دادن توقعات مشارکان بازار تلاش می کنند و از این رو به واسطة افشای اطلاعات اضافی از شرایط معامله با این اشخاص منفعت می برند (مدهانی ،2009). افزایش افشای اختیاری اطلاعات توسط شرکت ها باعث كاهش عدم تقارن اطلاعاتی گرديده و در نتيجه شفافيت و جلب اعتماد سرمايه گذاران را در پي خواهد داشت که منجر به افزایش رونق بازارهاي سرمايه مي شود كه در تخصيص بهينه منابع در اقتصاد كشور كمك شاياني خواهد نمود (پارچینی، 1388).
بر اساس این فرض که جهت افزایش در میزان آگاهی مورد نیاز سرمایه گذاران می بایست مربوط بودن ارزش اطلاعات موجود در صورتهای مالی را افزایش داد، همچنانکه سرمایه گذاران آگاه تر قادر به تعیین دقیق تر ارزش شرکت هستند (جرد و همکاران ،2005 )، انتظار می رود مربوط بودن ارزش اطلاعات همراه با افزایش سطح افشای اختياري افزایش یابد. در نتیجه، انتظار می رود که در میان شرکت های موجود در بازار سهام ایران سطوح افشای اختياري بالاتر همراه با مربوط بودن بیشتر ارزش اطلاعات سود هر سهم و ارزش دفتري هر سهم برای سرمایه گذاران باشد.
نتایج تجربی افشا عموماً مطابق پیش بینی های تئوری مالی است که اطلاعات عمومی بیشتر، ارزش شرکت را با کاهش هزینه سرمایه یا افزایش جریان-های نقدی آتی که به سهامداران تعلق می گیرد یا هر دوی این ها، افزایش می دهد. علاوه بر این، آن ها پیشنهاد می کنند که انواع افشا برای تحلیل گران به عنوان پاسخ دهندگان بی تفاوت به انواع مختلف افشا، حیاتی است (بوتوسان و همکاران ،2002).
بيان مسئله
هر جا سخن از تصمیم گیری است، بحث اطلاعات و نحوه دسترسی به آن مطرح می شود. در این راستا اطلاعاتی حائز اهمیت است که مفید بوده و به موقع افشاء گردد. همچنین اطلاعات باید دارای اهمیت بوده و توان اثرگذاری بر تصمیم گیری های اقتصادی افراد را داشته باشد و منجر به بهترین تصمیم گیری شود. برای مفید واقع شدن اطلاعات حسابداری درتصمیم گیری استفاده کنندگان از این اطلاعات، هدف های حسابداری و گزارشگری مالی ایجاب می کند که اطلاعات مربوط به گونه ای مناسب، کامل و به صورتی منصفانه افشا شده و دسترسی به این اطلاعات برای همگان ممکن باشد.
افزایش افشای اطلاعات برای استفاده کنندگانی که قادر به تعیین چشم اندازهای آتی شرکت نیستند سودمند است و این سودمندی از طریق کاهش احتمال تخصیص نادرست سرمایه آنان می باشد. همچنین یکی از شروط اساسی برای جلب اطمینان سرمایه گذاران و اعتباردهندگان در جهت انجام فعالیت های سازنده اقتصادی، وجود اطلاعات کافی به منظور تصمیم گیری درباره خرید، نگهداری یا فروش سهام و ارزیابی عملکرد مدیران و شرکت ها می باشد (حسنی و حسینی، 1389).
حسابداری به عنوان دانش مخاطب مدار، مسئولیت فراهم کردن اطلاعات مفید برای قضاوت و تصمیم گیری آگاهانه استفاده کنندگان رابه عهده دارد. سیستم حسابداری فرایندی است که با کارکرد وظیفه ای محوله به آن، حلقه ارتباطی واحدهای اقتصادی و سازمان ها با محیط پیرامون محسوب می شود. محیط پیرامون شامل مجموعه گسترده ای از استفاده کنندگان است که به نحوی با واحد اقتصادی ارتباط دارند. این ارتباطات می تواند مستقیم یا غیر مستقیم باشد. هدف حسابداری مرسوم فراهم کردن اطلاعات مالی مفید برای مخاطبین مالی است. اما نقش مخاطب مداری و مسئولیت پاسخگویی حسابداری ایجاب می کند که هدفی ماورای پاسخگویی مالی برای این سیستم ترسیم شود و در حوزه گزارش دهی و پاسخگویی از مخاطبین مالی فراتر رفته و مخاطبین غیر مالی را در گستره خدمت دهی خود قرار دهد.
مطالعات متعددی دستاوردهای اقتصادی افشای اختیاری را مورد آزمون قرار داده اند. این مطالعات استدلال می کنند که بطور بالقوه شرکت های با افشای اختیاری گسترده از سه طریق بر روی بازار سرمایه تأثیر می گذارند: بهبود نقدینگی سهام آن ها در بازار سرمایه، کاهش هزینه سرمایه آن ها، و افزایش تعداد تحلیل گران مالی آن ها. ولی هندریکسن و ون بردا (1992) بیان می کنند که شرکت-ها تمایل چندانی به افزایش افشاء اطلاعات مالی ندارند، مگر اینکه از سوی حرفه حسابداری یا دولت، مجبور شوند ( اسمعیل زاده مقری و شعربافی، 1389).
وقتی سطح بالایی از عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران و یک شرکت وجود داشته باشد، هوگز (1986) افشا را به عنوان شیوه ای برای مدیران شرکت می داند که بتوانند از این طریق ارزش شرکت را به سرمایه گذاران نشان دهند. هوگز معتقد است که عدم تقارن اطلاعاتی به عنوان انگیزه ای برای مدیران است که ارزش شرکت خود را از طریق افشا بیان کنند تا شرکت خود را از شرکت هایی که کیفیت پایین تری دارند مجزا نشان دهند. به دلیل فقدان اطلاعات، سرمایه گذاران قیمتی را که می خواهند برای سهام یک شرکت بپردازند کاهش می دهند. برای کاهش قیمت گذاری کمتر از سوی سرمایه گذاران، شرکت ها ترغیب می شوند تا تمام اطلاعات مالی مرتبط را افشا نمایند. بنابراین، برای شرکت ها، افشای اطلاعات بیشتر به سرمایه گذاران، سودمند است. این استدلال بر مبنای این فرضیه است که عدم تقارن اطلاعاتی بین شرکت ها و سرمایه گذاران زمانی روی می دهد که شرکتها افشای کامل اطلاعات را انجام نمی دهند (پیترسون و پلنبرگ ،2006). ادبیات موجود درباره افشای اختياري، انگیزه های احتمالی متعددی را برای شرکتها ایجاد می کند تا افشاهای مالی گسترده تری را انجام دهند. بطور کلی، تحقیقات نشان می دهد که شرکتها شاید از دادن اطلاعات اضافی به سرمایه گذاران سود می برند، چرا که آن ها از مزایای افشا که بیشتر از هزینه های افشا هستند، نظیر کاهش عدم تقارن اطلاعاتی(پیترسون و پلنبرگ،2006)، و کاهش هزینه سرمایه سهامداران ( بوتوسان، 1997 و بوتوسان و پلاملی ،2002)، کاهش هزینه بدهی هاي بلند مدت (سنگوپتا ،1998)، و قادر ساختن بازار برای بکار گرفتن اخبار آتی عایدات در بازده سهام جاری (لاندهلم و مییرز ،2002) بهره می برند. اگرچه، قابل قبول است که فرض کنیم مدیران به منظور اینکه گزارش دهی و مزایای افشا را به حداکثر برسانند ترغیب می شوند تا افشای اطلاعات گسترده ای را انجام دهند، اما همچنان این سوال باقی می ماند که آیا سطوح افشای اختياري بر مربوط بودن ارزش اطلاعات حسابداری برای سرمایه-گذاران تأثیرگذار است، مخصوصاً با توجه به سود و ارزش دفتري، و دیگر اینکه آیا سرمایه گذاران قادر به استفاده از این اطلاعات در ارزیابی های خود از شرکت ها هستند یا خیر. اینکه آیا افشای اختياري، مربوط بودن ارزش اطلاعات حسابداری را بهبود می بخشد یا آن را تضعیف می کند، همچنان یک سوال عملی است که ما در این تحقیق به آن می-پردازیم.
اهميت و ضرورت اجراي تحقیق
در فرهنگ حسابداری افشا یک واژة فراگیر بوده و به عنوان یکی از اصول حسابداری طبقه بندی می شود که تمام فرآیندهای با اهمیت مالی را در بر گرفته و بر کلیه جوانب مالی مؤثر می باشد. سهامداران جزء به عنوان افرادی که از اطلاعات درونی شرکت آگاهی کافی ندارند، هر ساله توجه خود را به اطلاعات افشا شده توسط شرکت ها به عنوان چشم اندازی برای آینده جلب می کنند. استفاده کنندگان با توجه به موارد افشاء شده در مورد سرمایه-گذاری خود تصمیم گیری می کنند.
می توان گفت که افشای کامل، به موقع و داوطلبانه اطلاعات عاملی است که باعث سالم سازی بازار سرمایه گشته و از معاملات افرادی که به نحوی به اطلاعات منتشر شده دسترسی دارند جلوگیری می نماید و همچنین باعث آشکار شدن گزینه های جدید یا حذف گزینه های ضعیف می شود و سر انجام افراد را تحت تاثیر قرار داده و آنان را به سمت اتخاذ تصمیم صحیح سوق می دهد ( حسنی و حسینی، 1389).
طبق فرضیه اقتصادی، عدم تقارن اطلاعاتی می تواند هزینه های سرمایه ای شرکتها را افزایش دهد چون اطلاعات ناقص می تواند منجر به انتخاب نامطمئن بین خریداران و فروشندگان سهام و اوراق بهادار یک شرکت شود. به دلیل فقدان اطلاعات، سرمایه گذاران قیمتی را که می خواهند برای سهام یک شرکت بپردازند کاهش می دهند. در نتیجه این انتخاب نامطمئن منجر به کاهش نقدینگی اوراق بهادار می-شود. شرکت ها با افزایش سطح افشای اختیاری اطلاعات می توانند عدم تقارن اطلاعاتی بین شرکتها و سرمایه گذاران را کاهش دهند، که این به نوبه ی خود می تواند هزینه های سرمایه ای را کاهش دهد. در نتیجه تحقيق مشاهده اي در مورد تأثیر افشای اختياري در ارزش گذاری سهام می تواند درک ما را از نقش افشای اختياري در ارزش گذاری سهام افزایش دهد. با توجه به اینکه تا این تاریخ، تحقیق چندانی درباره سودمندي سطوح افشای اختياري در ارزش گذاری حقوق صاحبان سهام و اینکه آیا سطح افشای اختیاری بر مربوط بودن ارزش اطلاعات حسابداری تاثیر گذار است، انجام نشده است، امید است با انجام این چنین تحقیقاتی در حوزة افشای اختیاری اطلاعات در کشور ما به اهمیت واقعی گزارشگری مالی، توسط شرکت ها پی برده شود و شرکت های ایرانی علاوه بر رعایت الزامات استانداردهای حسابداری، در افشای اختیاری اطلاعات اضافی سودمند، البته در قالب چارچوب های گزارشگری تجاری مورد قبول حرفه، گامی رو به جلو جهت کاهش شکاف اطلاعاتی بین مدیریت و سرمایه گذاران بردارند که این امر به افزایش رونق بازار هاي سرمايه منجر مي شود و در تخصيص بهينه منابع در اقتصاد كشور كمك شاياني خواهد نمود.