بررسی یارانه در ایران
تحقیق بررسی یارانه در ایران در حجم 12 صفحه و در قالب word و قابل ویرایش و با قسمتی از متن زیر:
حذف یارانه مصرفكننده:
عدهاي از صاحبنظران اعتقاد دارند حذف یارانه يا افزايش قيمت محصولات كشاورزي در كوتاه مدت به كاهش قيمت موادغذائي و در بلندمدت ميانجامد. حذف یارانه (افزايش قيمتها) انگيزه لازم براي سرمايهگذاري و بكارگيري تكنولوژي نوين در توليد كشاورزي را بوجود خواهد آورد. بدين ترتيب حذف یارانه مصرفي در جهت افزايش توليد داخلي دركل نميتواند هدف غيرمعقولي باشد.
حذف یارانه توليدكنندگان:
با توجه به ماهيت محصولات كشاورزي كه در مقابل نوسانات قيمت كمكشش و در معرض تغييرات جوي آسيبپذير ميباشد و با اين عنايت كه ايران يكي از واردكنندگان موادغذايي ميباشد پس پرداخت یارانه به خارج از كشور منتقل نميشود و هرگونه حمايت حساب شده از توليد بمعني افزايش توليد و كاهش وابستگي به خارج ميباشد، هرگاه كليه حمايتها از توليد كالاهاي اساسي قطع شود هزينهها افزايش و واردات بيشتر ميشود.
تنگناهاي موجود در نظام پرداخت یارانه در ايران
1- مشكلاتي كه به تبع نرخهاي چندگانه ارز بوجود آمده است.
2- عدم انعكاس هزينه واقعي یارانه در حسابهاي ملي
3- مشكل مقايسه قيمتهاي داخلي با قيمتهاي جهاني كالاهاي مشمول یارانه
4- عدم وجود نظام بازبيني و ارزيابي پرداختهاي یارانه
5- روند افزايش یارانه عاملي درجهت كسري بودجه ايران
6- نحوه تخصيص یارانه به گروههاي مختلف درآمدي.
نتيجه كلي:
الف- بدليل وجود تفاوت در توزيع درآمدها و هزينهها در نواحي شهري و روستائي از يك طرف و استانهاي كشور از طرف ديگر و نيز عدم توزيع و اعمال اصولي سيستم یارانه درايران، ضرورت و لزوم بازنگري در سيستم یارانه كنوني و اعمال یارانه به نواحي محرومتر برحسب مورد و بررسي كليه جوانب ديگر حتمي است.
ب- اهداف سيستم یارانه ي بايد از قبل و براساس استراتژيهاي توسعه بگونهاي طراحي گردد كه دربلندمدت بطرف كاهش یارانه هاي مصرفي و درجهت جمايت اصولي از مباني توليدي و امكانات زيربناي داخلي سوق داده شود بطوريكه جامعه توان پرداخت آن را داشته باشد و بار مالي یارانه از هزينههاي عمومي دولت حذف گردد.
ج- دركوتاه مدت بهرحال با بررسي اثرات تورمي، توزيع درآمدي خط فقر، كششهاي درآمدي و اهميت نسبي كالاي مورد بحث در بودجه خانوارها با طبقات درآمدي متفاوت ميتوان كالاهاي حساستر و ضروريتر را از غيرضروريتر مورد شناساي قرارداده و سبستم یارانه ي كنوني را بطور بهينه اعمال نموده و گامي مؤثر درجهت القاي الگوي مصرفي متناسب با امكانات توليدي داخلي برداريم.
د- سياستها حمايتي دولت و سيستمهاي یارانه (قيمتگذاري) درجهت احياء و افزايش توليد در زمينههاي كشاورزي و صنعتي هنگامي معقول بنظر ميرسد كه كشش قيمتي عرضه كالاهاي مربوط از صفر بزرگتر باشد يا به عبارتي كششپذير باشد و در واقع نسبت به تغييرات قيمت از خود واكنش نشان دهند.
حذف یارانه مصرفكننده:
عدهاي از صاحبنظران اعتقاد دارند حذف یارانه يا افزايش قيمت محصولات كشاورزي در كوتاه مدت به كاهش قيمت موادغذائي و در بلندمدت ميانجامد. حذف یارانه (افزايش قيمتها) انگيزه لازم براي سرمايهگذاري و بكارگيري تكنولوژي نوين در توليد كشاورزي را بوجود خواهد آورد. بدين ترتيب حذف یارانه مصرفي در جهت افزايش توليد داخلي دركل نميتواند هدف غيرمعقولي باشد.
حذف یارانه توليدكنندگان:
با توجه به ماهيت محصولات كشاورزي كه در مقابل نوسانات قيمت كمكشش و در معرض تغييرات جوي آسيبپذير ميباشد و با اين عنايت كه ايران يكي از واردكنندگان موادغذايي ميباشد پس پرداخت یارانه به خارج از كشور منتقل نميشود و هرگونه حمايت حساب شده از توليد بمعني افزايش توليد و كاهش وابستگي به خارج ميباشد، هرگاه كليه حمايتها از توليد كالاهاي اساسي قطع شود هزينهها افزايش و واردات بيشتر ميشود.
تنگناهاي موجود در نظام پرداخت یارانه در ايران
1- مشكلاتي كه به تبع نرخهاي چندگانه ارز بوجود آمده است.
2- عدم انعكاس هزينه واقعي یارانه در حسابهاي ملي
3- مشكل مقايسه قيمتهاي داخلي با قيمتهاي جهاني كالاهاي مشمول یارانه
4- عدم وجود نظام بازبيني و ارزيابي پرداختهاي یارانه
5- روند افزايش یارانه عاملي درجهت كسري بودجه ايران
6- نحوه تخصيص یارانه به گروههاي مختلف درآمدي.
نتيجه كلي:
الف- بدليل وجود تفاوت در توزيع درآمدها و هزينهها در نواحي شهري و روستائي از يك طرف و استانهاي كشور از طرف ديگر و نيز عدم توزيع و اعمال اصولي سيستم یارانه درايران، ضرورت و لزوم بازنگري در سيستم یارانه كنوني و اعمال یارانه به نواحي محرومتر برحسب مورد و بررسي كليه جوانب ديگر حتمي است.
ب- اهداف سيستم یارانه ي بايد از قبل و براساس استراتژيهاي توسعه بگونهاي طراحي گردد كه دربلندمدت بطرف كاهش یارانه هاي مصرفي و درجهت جمايت اصولي از مباني توليدي و امكانات زيربناي داخلي سوق داده شود بطوريكه جامعه توان پرداخت آن را داشته باشد و بار مالي یارانه از هزينههاي عمومي دولت حذف گردد.
ج- دركوتاه مدت بهرحال با بررسي اثرات تورمي، توزيع درآمدي خط فقر، كششهاي درآمدي و اهميت نسبي كالاي مورد بحث در بودجه خانوارها با طبقات درآمدي متفاوت ميتوان كالاهاي حساستر و ضروريتر را از غيرضروريتر مورد شناساي قرارداده و سبستم یارانه ي كنوني را بطور بهينه اعمال نموده و گامي مؤثر درجهت القاي الگوي مصرفي متناسب با امكانات توليدي داخلي برداريم.
د- سياستها حمايتي دولت و سيستمهاي یارانه (قيمتگذاري) درجهت احياء و افزايش توليد در زمينههاي كشاورزي و صنعتي هنگامي معقول بنظر ميرسد كه كشش قيمتي عرضه كالاهاي مربوط از صفر بزرگتر باشد يا به عبارتي كششپذير باشد و در واقع نسبت به تغييرات قيمت از خود واكنش نشان دهند.