دانلود ادبیات نظری و پیشینه پژوهشی مسئولیت های اجتماعی (فصل دوم) در 36 صفحه در قالب word , قابل ویرایش ، آماده چاپ و پرینت جهت استفاده.
مشخصات محصول:
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
کاربردهای مطلب:
منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
قسمتهایی از مبانی نظری:
مقدمه
هر چند چندین دهه است که مسئولیتهای اجتماعی شرکتها در دنیای غرب محل بحث و نظر میباشد و در این زمینه پیشرفتهای عظیمی نیز چه در زمینهی مطالعات و قوانین و چه در زمینهی افکار عمومی حاصل شده است، امّا در آسیا شرکتهای زیادی به این موضوع نپرداختهاند (بیریچ و مون ، 2004) این در حالی است که جهانیسازی نهتنها موجب شده است مشتریان و صنایع به هم نزدیک شوند بلکه فلسفهها و نگرشها را نیز به یکدیگر نزدیک کرده است. مطالعات مسئولیت اجتماعی شرکتی در حال رشد میباشد و هر روزه ابعاد تازهای از آن در علم مدیریت و رفتارسازمانی مورد کنکاش واقع میگردد امّا در سطح ملّی و در ادبیات مدیریتی ایران تاکنون مهجور باقی مانده است. هر چند که در ایران، شرکتها و مؤسساتی اعم از خصوصی و دولتی وجود دارند که تکلیف اجتماعی بنگاه را در کسب و کار خود ترویج دادهاند (به طور مثال شرکتهای زیادی در کشور ایران به مسایل محیط زیست به عنوان یک فعالیت حیاتی نگاه میکنند و به آن به شدّت پایبند میباشند) امّا علیرغم این فعالیتها هیچ گونه شناخت مناسبی از کلیت موضوع وجود ندارد.
مشکل دیگری که میتوان به آن اشاره نمود این است که فرهنگ ایران به شدّت متأثر از مذهب میباشد و آموزههای اخلاقی ناشی از مذهب به شدّت بر طرز نگرش و تصمیمگیریها و رفتارهای مدیران ایرانی تأثیرگزار میباشد و آمیخته شدن این موضوع با احساسات ملّی نزد مدیران باعث میشود در پارهای موارد تصمیمگیریها سختتر گردند. به طور مثال، در رابطه با مشکل بیکاری، کم نیستند مدیرانی که در تصمیمگیری بین گزینهی استخدام نیروهایی بیشتر از ظرفیت شرکتهایشان در جهت کاهش بیکاری یا گزینهی سودآوری بیشتر شرکت در قبال ذینفعان و صاحبان شرکت دچار مشکل هستند. به عبارت دیگر تداخل امور مربوط به اخلاقیات و رفتارهای بشردوستانه با بحثهای مالی و حتّی ادامهی حیات بنگاهها تصمیمگیری را برای مدیران در پارهای موارد پیچیده میکند و نهتنها موجب رفتارهای غیریکسان و شاید متضاد شرکتها در شرایط مشابه میگردد بلکه موجب رفتارهای نامتناسب مدیران یک شرکت در بستر زمان نیز میشود.
مسولیت اجتماعی
تفکّر جدید پیرامون شرکت و مسئولیت اجتماعی آن توسط بوون در سال 1953 مطرح گردید. وی مسئولیتهای جدیدی را برای شرکت و مدیران بیان کرد. در دههی 1960 برای اوّلین بار مسائل سیاسی در مقررات گذاری شرکتها درنظر گرفته شد. این تحولات باعث ظهور مسئولیت اجتماعی شرکت در اوائل دههی 1970 شد. در دههی 1970 تغییرات مهمی در قوانین کار کشورهایی همچون انگلستان و امریکا و در جهت افزایش قدرت کارکنان و اتحادیههای کارگری به وجود آمد. در این دهه، ارتباطات میان کارکنان و کارفرمایان بهبود یافت. از دههی 1970 شرکتهای انگلیسی گزارشهایی در زمینهی مسئولیتهای اجتماعی خود منتشر کردند که میتوان ازجمله آنها به گزارش در مورد مشتریان و اجتماع که بیشتر توسط بخش دولتی انگلستان منتشر میگردید، گزارش مربوط به کارکنان که شامل حسابداری منابع انسانی میشد و گزارش در مورد محیط زیست اشاره کرد. در دههی 1980 و 1990 بیشتر مسائل محیطی مورد توجه دولتمردان قرار گرفت (گری، اون و ادامس ، 1996).
از لحاظ نظری، حوزهی مسئولیت اجتماعی شرکت با مشکلاتی مشابهای در تعریف مفهوم مسئولیت اجتماعی روبهرو میباشد. تعدد و چندگانگی روشها و ابعاد این مفهوم پیچیده، ارائه گزارش عینی از اجزای آن که بیشتر ذهنی و اغلب ارزیابی آن بر اساس معیارهای مربوط به زمینههای اخلاقی و یا اجتماعی میباشد را دشوار کرده است (دخیلی و انسی، 2012). تعریف اوّلیهی مسئولیت اجتماعی شرکت به دههی پنجاه میلادی بازمیگردد (کارول ، 1999). اصطلاح مسئولیت اجتماعی شرکت به وسیلهی سه لغت که دربرگیرندهی آن است تعریف شده است : شرکت، اجتماع، مسئولیت، زو و تن (2008) مسئولیت اجتماعی شرکت را به عنوان فرآیند ایجاد ثروت، ارتقاء مزیت رقابتی شرکت و حداکثر کردن ارزش ثروت و منافع ایجاد شده برای جامعه بیان کردهاند، که به طور کلی تعهد و توجه کسب و کار به کیفیت زندگی کارکنان، مشتریان، جامعه محلی و کل جامعه را در جهت توسعهی اقتصادی پایدار مدنظر دارد (هولمه و واتس ، 2000). مسئولیت اجتماعی شرکت اغلب به طبقات اقتصادی، اجتماعی و محیطی تقسیم میشود که با توجه به تعریف مرکز جهانی توسعه پایدار کسب و کار، به عنوان تعهد کسب و کار در توجه به توسعهی اقتصادی پایدار، کار کردن با کارمندان، خانواده، جامعهی محلی و به طور کلی جامعه در جهت بهبود کیفیت زندگی تعریف شده است (کارنا ، 2004). مسئولیت اجتماعی شرکت عموماً به طریقهای از تجارت و نیز خلق ارزشهای اجتماعی اطلاق میشود که بر طبق و حتّی فراتر از الزامات قانونی، اخلاقی و خواستههای عمومی و اقدامات قانونی در پاسخگویی به ارزشهای گروههای ذینفع است (لوتکنهورست ، 2004؛ واداک، بودول و گراوس، 2002). با این حال، در تمام تعاریفی که دانشمندان در مورد مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکتها ارائه کردهاند، این باور عمومی وجود دارد که فراتر از تلاش برای به حداکثر رساندن سود شرکت، سازمانها و شرکتها نقشی حیاتی در حل مشکلات جامعه بازی میکنند. ایدهی اساسی مسئولیت اجتماعی شرکتها این است که آن منعکسکنندهی ضرورتها و پیامدهای اجتماعی موفقیت در کسب و کار میباشد (بابالولا، 2012).
در حالی که رفته رفته تأکید بر تکالیف اجتماعی شرکتها رو به گسترش میباشد و بر رابطهی شرکتها با ذینفعان تأثیر میگذارد، هیچ اتفاق نظری بین اهل تحقیق در مورد این که دلایل و تأثیرات برنامههای اجتماعی سازمانها چیست وجود ندارد. این عدم اتّفاق نظر در مورد این که چه فعالیتهایی از سازمان دقیقاً تکلیف اجتماعی سازمان نامیده میشود نیز وجود دارد و همان طور که در ادامه خواهیم دید تعاریف متعددی برای تکلیف اجتماعی سازمان ارائه گردیده است که اغلب آنها به خاطر شفاف نبودن موجب میشوند که ساختن یک تئوری و همچنین ابزارهای اندازهگیری مشکل باشد (ویلیامز و همکاران 2006) شکلگیری موضوع تکلیف اجتماعی به دهههای آغازین قرن بیستم و هنگامی که شرکتهایی چون فورد و کارنیج شروع به ایجاد مؤسسات غیرانتفاعی در جهت توسعهی اجتماع نمودند بازمیگردد. تکلیف اجتماعی شرکتها در دهههای پنجاه و شصت میلادی مورد توجه بیشتری واقع گردید. هنگامی که شرکتها با سؤالاتی در زمینهی نقش خود در جامعه مواجه شدند و چندین تئوری در این زمینه در این دهه ارائه گردید (کلارک ، 2000).
قسمتهایی از پیشینه تحقیق:
نورشفی نازبینتی و جی نولاواندین (2008) به مطالعه رابطه بین مسئولیت اجتماعی و حاکمیت شرکتی در شرکت های مالزی پرداخت که نتایج پژوهش حاکی از این بود که بین مسئولیت اجتماعی و حاکمیت شرکتی رابطه معنادار وجود دارد.
رالیتزا گیر مانووا (2008) در تحقیقی با عنوان مسئولیت اجتماعی شرکت ها به عنوان یکی از ابزارهای حاکمیتی شرکتی به این نتیجه دست یافت که مسئولیت اجتماعی شرکت ها می تواند یکی از ابزارهای حاکمیت شرکتی باشد و گروه های مختلف شامل سهامداران،مشتریان،انجمن های داخلی و کل جامعه از آن بهره ببرند.
توجه:هدف ما در سایت نگین فایل کمک به دانشجویان و دانش پژوهان عزیز برای بالا بردن سطح بار علمی آنها می باشد پس لطفا نگران نباشید و با اطمینان خاطر اقدام به خرید بفرمایید.