دانلود پایان نامه با موضوع بررسی تحقيق بررسي رابطه بين کيفيت زندگي کاري و فرسودگي شغلي در کارکنان،در قالب Word و 126 صفحه و قابل ویرایش.========================================================
تمامی فایل های سیستم، توسط کاربران آن آپلود می شود. اگر در فایلی تخلفی مشاهده کردید و یا مالک پروژه ای بودید که از وجود آن در سایت رضایت نداشتید با ما تماس بگیرید، در اسرع وقت به گزارش شما رسیدگی می شود.
neginfile.ir@gmail.com info@neginfile.ir
========================================================
تمامی فایلهای موجود در سایت صرفا برای راهنمایی و کمک به دانشجویان و محققین عزیز می باشد و هدف ما در سايت نگين فايل کمک به دانشجويان و دانش پژوهان عزيز براي بالا بردن سطح بار علمي آنها مي باشد.قسمتهایی کوتاه از متن:
چکيده
هدف از انجام اين" تحقيق بررسي رابطه بين کيفيت زندگي کاري و فرسودگي شغلي در کارکنان دانشگاه آزاد اسلامي واحد اسلامشهر"است. روش تحقيق، توصيفي از نوع همبستگي است جامعه آماري پژوهش، كليه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامشهر در سال تحصيلي (1391-1390) به تعداد434نفر مي باشد.حجم نمونه طبق جدول مورگان 170 نفر برآورد گرديد و به صورت تصادفي _ساده انتخاب گرديدند. ابزار گرد آوري داده ها دو پرسشنامه كيفيت زندگي كاري والتون و فرسودگي شغلي مسلش كه ضريب اعتبار آنها به کمک آلفاي کرونباخ به ترتيب (87/0)و(89/0)تعيين گرديد.
نتا يج اين پژوهش نشان داد كه:
1- بين كيفيت زندگي كاري و فرسودگي شغلي کارکنان دانشگاه آزاد واحد اسلامشهررابطه معکوس و معناداري وجود دارد.2-از ميان مولفه هاي كيفيت زندگي كاري بر اساس ضريب همبستگي پيرسون بين متغيرهاي فرصت رشد و امنيت شغلي ، قانون گرايي در سازمان و وابستگي اجتماعي زندگي كاري با فرسودگي شغلي رابطه معنادار و معكوس وجود دارد.3- از ميان مؤلفه هاي كيفيت زندگي كاري ، متغيرهاي قانون گرايي و توسعه قابليتهاي اجتماعي با بيشترين ميانگين بيشترين تاثير را بر فرسودگي شغلي دارند.
مقدمه
توجه به منابع انساني پديده اي است كه در دو دهه اخير توسعه فراوان يافته است. چهارچوبهاي فكري جديد و دگرگوني هاي عميقي كه در حوزه و عرصه منابع انساني پديد آمده، راه را براي بهره گيري بيشتر از توان و تخصص كاركنان سازمانها هموار كرده است . بسياري از رخدادهاي سالهاي اخير كه در چهارچوب عدم تمركز و كاهش لايه هاي سازماني ، مديريت مشاركتي، مديريت عملكرد و نظاير آن پديد آمده اند رمز افزايش بهره وري منابع انساني محسوب مي شوند. اين مفاهيم بدين معنا است كه نگرش سازمانها نسبت به نيروي كار دگرگون شده و از آن به عنوان "سرمايه هاي هوشمند " يا "دارايي و منابع پرارزش " ياد مي كنند. بهره گيري از اين منبع براي سازمان ارزش افزوده ايجاد مي كند ( بزازجزايري، پرداختچي،1386). رويكرد تفكر سيستمي تلاش مي كند تا برخوردي اصولي تر با پيچيدگي هاي دنياي كنوني داشته باشد و از اين طريق راه كار مناسب تري براي مواجهه با آن ها ارائه نمايد. كيفيت زندگي كاري از مباحثي است كه در نيم قرن گذشته از جوانب مختلف مورد بحث، بررسي و مطالعه قرار گرفته است و هنوز هم در مورد مصاديق آن اختلاف نظرهاي بسياري وجود دارد (غلامي ، 1388).
نظر سنجي ها مشخص کرده است که بيش از 50در صد کارکنان سازمانها نمي دانند ماموريت سازماني که در آن کار مي کنند چيست؟84درصد آنان اين گونه تصور مي کنند که آگاهي از ماموريت سازماني تاثير چنداني بر روي کيفيت کارشان نمي گذارد و44درصد کارمندان سازمانها هيچگونه همدلي وارتباط عاطفي بين خود و مديران رده هاي بالاتر سازماني که در آن کار مي کنند،نمي بينند.بررسي ديگري در همين زمينه نشان مي دهد که دو پديده زندگي کاري وزندگي شخصي اثرات متقابل وتشديدکننده اي بر يکديگردارند. فردي که در زندگي خانوادگي وشخصي خود مشکلات زيادي دارد،بطور قطع اين مشکلات ،بر روي تمرکز ،رضايت از کار ،بهره وري وشادابي وي در محيط کار اثر مي گذارد.(شير آشياني ،1388).
يکي از عمده ترين مسائل شغلي که معمولا"به شکل واکنش در برابر فشارهاي شغلي وسازماني در ميان کارکنان خدمات انساني ديده مي شود،پديده فرسودگي شغلي است .فرسودگي شغلي کاهش قدرت سازگاري فرد با عوامل فشارزاست وسندرمي است مرکب از خستگي جسمي وعاطفي که منجر به ايجاد خود پنداره ي منفي در فرد است ،نگرش منفي نسبت به شغل وفقدان احساس ارتباط با مراجعان به هنگام انجام وظيفه مي شود.در سال هاي اخير ،اصطلاح فرسودگي شغلي در نوشته هاي مختلف با استرس حرفه اي ارتباط داده شده است .
کيفيت بالاي زندگي کاري به عنوان شرط و پيش زمينه اساسي توانمند سازي منابع انساني مورد نياز سازمانها شناخته شده است. کيفيت زندگي کاري يکي از روشهاي جذب و نگهداري کارکنان مستعد براي دستيابي به عملکرد و بهره روي بالاست. کيفيت زندگي کاري باعث تصميم گيري مشارکتي،امنيت شغلي، بهبود شرايط و محيط کار، ايجاد فرصت پيشرفت شغلي و غني سازي شغل در سازمان مي باشد.کيفيت زندگي کاري يک فرهنگ و نگرش است که در آن کارکنان در کانون توجه قرار گرفته و با فراهم نمودن زمينه ها و امکانات رشد و ارتقاء باعث افزايش رفاه عمومي ميشود ( ابطحي،1370(همچنين فرسودگي شغلي عامل مهمي در عدم موفقيت سازمان در رسيدن به هدفهاست. امروزه يکي از بحراني ترين مسائل زندگي، کار در جهان پيچيده صنعتي ميباشد و تعداد زيادي از افراد و نيروهاي انساني با مشکل استرس و در نهايت فرسودگي شغلي در گيرند و منابع زيادي در اثر آن از بين مي رود(ابطحي،1370) علاوه بر تاثيرات منفي فرسودگي شغلي بر اشخاص ، سازمانها نيز با عواقب مهم و هزينه هاي مربوط به فرسودگي شغلي روبرو مي شوند.( سيد جوادين ، 1387) مديران مي توانند با بالا بردن کيفيت زندگي کاري ، زمينه فرسودگي شغلي کارکنان را کاهش دهند.
بيان مسئله
موفقيت هر سازماني بستگي به تخصيص، به کارگيري مناسب ابزار،تجهيزات، پول، مواد خام و منابع انساني آن سازمان دارد و اين امر در صورتي امکان پذير خواهد بود که سازمانها بتوانند مهارتها، تواناييها و خصوصيات فردي و جمعي کارکنان خود را در راستاي اهداف سازمان به کار گيرند از اين رو گفته مي شود سازمان، ترتيب منظم افراد براي دستيابي به اهداف مشخص است از طرفي در جهان امروز ، توانمندي ، قدرت اقتصادي و رفاه هر کشوري در گرو استفاده بهينه از امکانات ، منابع و نيروي انساني آن کشور است در نتيجه هرچه نيروي کار شايسته تر و کارآمد تر باشد، پيشرفت و توفيق آن کشور در عرصه هاي گوناگون اقتصادي اجتماعي بيشتر خواهد بود.
در راستاي اهداف توفيق، کيفيت بالاي زندگي کاري به عنوان شرط و پيش زمينه اساسي توانمندسازي منابع انساني مورد نياز سازمانها شناخته شده است.کيفيت زندگي کاري يکي از روشهاي جذب و نگهداري کارکنان مستعد براي دستيابي به عملکرد و بهره وري بالاست . کيفيت زندگي کاري باعث تصميم گيري مشارکتي ، امنيت شغلي، بهبود شرايط و محيط کار، ايجاد فرصت پيشرفت شغلي و غني سازي شغل در سازمان مي باشد. کيفيت زندگي کاري يک فرهنگ و نگرش است که در آن کارکنان در کانون توجه قرار گرفته و با فراهم نمودن زمينه ها و امکانات رشد و ارتقاء باعث افزايش رفاه عمومي مي شود(ابطحي ، 1370) همچنين فرسودگي شغلي عامل مهمي در عدم موفقيت سازمان در رسيدن به اهداف است.
امروزه يکي از بحراني ترين مسائل زندگي، کار در جهان پيچيده صنعتي ميباشد و تعداد زيادي از افراد و نيروهاي انساني با مشکل استرس و در نهايت فرسودگي شغلي در گيرند و منابع زيادي در اثر آن از بين مي رود(ابطحي،1370) علاوه بر تاْثيرات منفي فرسودگي شغلي بر اشخاص ، سازمانها نيز با عواقب مهم و هزينه هاي مربوط به فرسودگي شغلي روبرو مي شوند.( سيد جوادين ، 1387) مديران مي توانند با بالا بردن کيفيت زندگي کاري ، زمينه فرسودگي شغلي کارکنان را کاهش دهند.
تنش در محيط كاري امري شايع است و بسياري از افراد با آن مواجه مي شوند، لذا گروهي از صاحب نظران رفتار سازماني فشار رواني را بيماري شايع قرن توصيف كرده اند كه در دراز مدت ميتواند منجر به فرسودگي شغلي شود پس فرسودگي شغلي يكي از عمده ترين پيامدهاي اجتناب ناپذير تنش كاري است كه به دنبال خود فرسودگي جسمي، تغيير در رفتار و عملكرد شغلي را به ارمغان مي آورد، كه در واقع مي توان گفت فرسودگي شغلي با نشانه هاي زير شناخته مي شود:
1ـ شاخصهاي هيجاني كه علايمي مثل بي علاقه شدن نسبت به شغل خود، افسردگي، احساس درماندگي و ناتواني، از دست دادن همدلي نسبت به ديگران.
2ـ شاخصهاي نگرشي شامل بدبيني نسبت به ديگران، نسبت به مديريت سازمان محل كار خود گله مند شدن از ديگران.
3ـ شاخصهاي رفتاري شامل تحريك پذيري و پرخاشگر بودن، افزايش سوء مصرف مواد و افزايش مشكلات و درگيريها با مرئوسان، روسا، همكاران، همسر و فرزندان.
4ـ شاخصهاي روان تني مثل ابتلا به اختلال گوارشي و سردردها و ........
5ـ شاخصهاي سازماني شامل دزدي، غيبت از كار، تنزل ابعاد اخلاقي و معنوي كاركنان است. (ساعتچي ،1376)
افرادي كه فرسودگي شغلي را تجربه مي كنند يك تاثير منفي بر همكارانشان مي گذارند هم به وسيله ايجاد تضادهاي پرسنلي و هم ايجاد اختلال در انجام وظايف شغلي پس مي تواند مسري باشد و به صورت تعاملات غيررسمي در شغل تداوم يابد همچنين از جمله آثاري كه فرسودگي شغلي به عنوان يك سرايت كننده منفي دارد سرايت و تاثير آن در زندگي خانوادگي افراد است. (بورك و گرنگلاس 2001).
جكسون و مسلش (1982) مشاهده نموند كه سطح خستگي هيجاني مرتبط با شغل افراد با گزارش همسرانشان در مورد عصبي، ناراحت و خسته و افسرده بودن آنان در منزل ارتباط معتبري داشت. اين خستگي هيجاني مرتبط با شغل با كيفيت پايين زندگي خانوادگي كه توسط همسر شخص گزارش مي شود ارتباط قوي داشت.
در حدود 50 سال پيش يك جامعه شناس بنام ويلارد والر اهميت موقعيت شغلي شوهر و تاثير آن بر ازدواج و روابط خانوادگي خاطر نشان ساخت (ايگمن ،1986) وي خاطر نشان ساخت كه موقعيت اقتصادي خانواده فرايند تعارض خانواده را عميقا تحت تاثير قرار مي دهد. شرايط سخت كاري و استرسهاي ناشي از آن به خانه منتقل مي شود و زن و شوهر را عليه يكديگر بر مي انگيزاند. آمار بالاي جدايي خانوادگي در كاركنان مشاغل كه چالش و درگيري زيادي دارند، مشاهده شده است. شخصي كه خودش را در شغلش شكست خورده مي بيند، احتمالا با پرخاشگري در منزل در مقام جبران آن بر مي آيد و ذكر اين نكته ضروري است كه چنين خانواده هايي موفق نخواهند بود. (رسولي، 1381).
مبناي تحقيق حاضر بر پايه نظريه صاحب نظراني چون والتون و مسلش در رابطه با متغير مستقل " کيفيت زندگي کاري " بر اساس شاخصهاي ارائه شده در مدل والتون و در رابطه با متغير وابسته " فرسودگي شغلي " بر اساس مدل نظري ارائه شده توسط مسلش و جکسون پيشنهاد مي شود:، والتون در ارائه چهارچوبي براي تجزيه و تحليل کيفيت زندگي کاري، آن را به هشت عامل تقسيم ميکند: 1- پرداخت منصفانه و کافي 2- امنيت و سلامت محيط کار 3- تامين فرصت رشد و امنيت مداوم 4- قانون گرايي در سازمان 5- وابستگي اجتماعي در زندگي کاري 6 – فضاي کلي زندگي 7- وحدت و انسجام اجتماعي 8- توسعه قابليتهاي انسان. و بر اساس نظريه مسلش و جکسون ، فرسودگي شغلي شامل سه مولفه مي باشد: 1- خستگي عاطفي 2- مسخ شخصيت 3- عدم موفقيت عاطفي. بنابراين، پژوهشگر در صدد است بررسي نمايد که آيا بين کيفيت زندگي کاري و فرسودگي شغلي کارکنان دانشگاه آزاد اسلامي واحد اسلامشهر رابطه وجود دارد؟
اهميت و ضرورت مسئله
امروزه درصد بالايي از منابع و سرمايه سازمانها را منابع انساني تشكيل مي دهد و همچنين نيروي انساني به عنوان عامل استراتژيک در هر سازمان به شمار مي رود. دانشگاهها نيز از اين امر مستثنا نبوده و بخش عمده منابع موجود در دانشگاهها را عامل انساني تشكيل مي دهد . نوع وظايف محوله به اين سازمان و وضعيت خاص آن در کشور و تعامل گسترده با قشر جوان کشور داراي اهميت است بررسي و اطلاع از ميزان کيفيت زندگي کاري کارکنان در هر سازمان از جمله دانشگاهها نيز از اهميت فوق العاده اي بر خوردار است و بر مديريت لازم است همواره آن را مدنظر داشته باشد.فرسودگي شغلي وقتي که حجم کار زياد ، پاداش نا کافي ، عدم صداقت با شکست مواجه شدن کار و يا متعارض شدن ارزشها ، با هم ترکيب مي شوند اتفاق مي افتد در رهگذر اين پيامدها جامعه نيز به بحرانهاي پيچيده و دشواري روبرو مي شود. در اين مسير استفاده از تکنيک ها و روشهاي مختلف بهبود کيفيت کاري مي تواند مفيد واقع شود .
با توجه به شيوع و گسترش روزافزون فرسودگي شغلي در بين كاركنان مشاغل مختلف بطوريكه سازمان بهداشت جهاني (W.H.O) 1987 اعلام كرده است كه جمعيت كارمندي از شغل خود ناراضي هستند و 90 درصد آنها معتقدند كه شغلشان در جهت اهداف زندگي آنها نيست و 75 درصد كساني هستند كه به دنبال كمك هاي روانپزشكي هستند به دليل عدم رضايت شغلي و عدم توانايي. و همچنين درگيريهاي شغلي كاملا با تعارضهاي كاري و خانوادگي مرتبط هستند و در جهت درك هر چه بيشتر اين ارتباط و تاثيراتي كه بر هم دارند سعي خواهيم كرد كه با آگاهي علمي و مدارك مستند پيشنهاداتي را جهت برنامه ريزيهاي لازم براي ارتقاء بهداشت رواني و حرفه اي كارمندان به منظور كاهش تبعات منفي اين مساله ارائه دهيم.
مهم ترين ضرورت توجه به کيفيت زندگي کاري در سازمانها را مي توان به قرار زير بر شمرد:
1- کيفيت زندگي کاري به عنوان فرهنگي که سطح بالايي از تعهد متقابل را بين اهداف سازماني بوجود مي آورد کمک مي کند که افراد به اهداف سازمان و توسعه آن متعهد باشد
2- کيفيت زندگي کاري بعنوان يک هدف ، بهبود عملکرد سازماني را از طريق ايجاد مشاغل و محيط هاي کار چالشي تر راضي کننده تر موثرتر براي افراد در کليه سطوح را فراهم کند
3- کيفيت زندگي کاري بعنوان فرايند موجبات تحقق اهداف را از طريق دخالت دادن و مشارکت فعال کليه افراد سازمان را فراهم مي کند.
پشتیبانی: 09392158693 (لطفا فقط عنوان فایل، نام خریدار و مشکل خود را پیامک و یا در تلگرام عنوان بفرمایید تا سوال و مشکل شما به متخصص مربوطه ارجاع شود).
نحوه دانلود : بلافاصله پس از پرداخت آنلاین قادر به دانلود فایل خواهید بود و همچنین یک نسخه از “لینک دانلود” نیز برای شما ایمیل می شود.