دانلود پایان نامه با موضوع بررسی تعیین تأثیر انگیزش بر توانمندسازی کارکنان،در قالب Word و 177 صفحه و قابل ویرایش.رشته: مدیریت عمومی در گرایش مدیریت MBA========================================================
تمامی فایل های سیستم، توسط کاربران آن آپلود می شود. اگر در فایلی تخلفی مشاهده کردید و یا مالک پروژه ای بودید که از وجود آن در سایت رضایت نداشتید با ما تماس بگیرید، در اسرع وقت به گزارش شما رسیدگی می شود.
neginfile.ir@gmail.com info@neginfile.ir
========================================================
تمامی فایلهای موجود در سایت صرفا برای راهنمایی و کمک به دانشجویان و محققین عزیز می باشد و هدف ما در سايت نگين فايل کمک به دانشجويان و دانش پژوهان عزيز براي بالا بردن سطح بار علمي آنها مي باشد.
قسمتهایی کوتاه از متن:
مقدمه
تغییرات سازمانها با تغييرات رفتاري افراد وابسته است، از طرف دیگر اگر افراد تغيير را دوست نداشته باشند، باید دقت داشت که پويايي جزء ماهيت كار است. با اين وجود، تغييراتی که سازمانها در استراتژي و ساختار بدان نيازمند هستند، كليدهاي تحريك افراد هستند. در این زمینه تحقيقات روانشناسي وجود سه كليد احســاسي را تاييد ميكنند كه عبارتند از سایقهاي تحريك، دانش و انگيزه. همچنین این تحقیقات نشان داده است که حدود 80 درصد از انسانها، رفتارشان به اين سه عامل بستگي دارد.
از وظايف مهم مديران در سازمانها، شناسايي استعدادهاي بالقوه كاركنان و فراهم نمودن زمينههایي برای رشد و شكوفايي آنان است كه زمينه ارتقاي بهرهوري را فراهم كند. امروزه بدون توجه به ميزان بهرهوري در توليد و عدم آگاهي از عوامل مؤثر بر افزايش آن، نميتوان به سوي توسعه پایدار گام برداشت. از آنجا كه نقش انسان در توسعه را نمیتوان نادیده گرفت و در واقع تحقق توسعه به دست او صورت ميپذيرد، برطرف كردن نيازهاي روحي و رواني افراد از اهميت ويژهاي برخوردار است. بنابراين يكي از وظايف مهم مدير، انگيزش افراد با نيازهاي متعدد براي رسیدن به هدفهاي سازماني است، یعنی مدیر باید اطمینان پیدا کند که افراد کار میکنند، به طور منظم سرکار حاضر میشوند و سهم مثبتی از وظیفه سازمان را بر عهده دارند. عملکرد شغلی به توانایی، محیط و همچنین انگیزش مرتبط است. (محمدزاده و مهروژان، 1385،120).
اما انگيزش در تمرين و تئوري، كاري مشكل و فهميدن آن سخت است. براي اينكه بدانيم چگونه ميتوان انگيزش را در افراد افزايش داد، ابتدا بايد طبيعت و خوي انساني را بشناسيم و مشكلات وی را بفهميم، زیرا اگر كسي بخواهد مديريت و رهبري سازماني را بر عهده داشته باشد، بايد عوامل انگيزش را بشناسد.
از طرف دیگر در دو دهه گذشته نگرش سازمانها به انسان نسب به قبل بسیار تغییر یافته است. در سازمانهای امروزی به انسان معادل با کارگر نگریسته نمیشود و صرفأ انرژی مکانیکی آنان مورد نظر نیست. سازمانها برای حفظ و توسعه موفقیتهای خود باید به یک باور بزرگ دست یابند و آن باور به انسان است. شاید بتوان تایید کرد که انسان، مجدداً در سازمانها کشف شده است. به طوری که کارکنان سازمانهای حرفهای به گردانندگان اصلی جریان کار و حتی شرکای سازمان مبدل شدهاند. بنابراین نه تنها مدیران باید از مهارتهای رهبری برخوردار باشند، بلکه کارکنان نیز باید روشهایی را بیاموزند که به سمت خود راهبردی پیش روند ((Roy & Sheena,2005,41. برای دستیابی به این ویژگیها سازمانها باید مهمترین منبع و ابزار رقابتی خود یعنی «انسانی» را توانمند سازند (داودی و رضایی، 1381، 49 ).
بکارگیری شیوههای سنتی مدیریت منجر به سلب حس ابداع و نوآوری کارکنان، افزایش حجم کاری و همچنین محدودیت برای آنان میشود، از طرفی هم آزادی کامل کارکنان نیز منجر به بینظمی و لجام گسیختگی در امور میشود. بنابراین حاصل هر دو حالت این است که از منابع مادی و معنوی سازمان استفاده مطلوب صورت نپذیرفته و در نهایت سازمان به اثر بخشی مدنظر دست نمییابد.(Peterson & Zimmerman, 2004, 129)
توانمندسازی راهی برای برقراری تعادل لازم را بین دو بعد یاد شده است. در واقع توانمندسازی ابزاری است که هدفهای فرد و سازمانی را با یکدیگر همسو میسازد و در کارکنان این باور را ایجاد میکند که رشد و پیشرفت سازمان منابع آنها را نیز در بر دارد (رحمان پور،1383، 36 ).
از آنجا که پژوهش حاضر به بررسی تأثیر انگیزش بر توانمندسازی کارکنان میپردازد، در طرح تحقیق به اصول و روشها و کلیات این طرح پرداخته میشود. در این فصل پس از بیان مساله پژوهش به مرور اجمالی مدلها و فرضیات پرداخته میشود و روشهای نمونهگیری و تعیین حجم نمونه معرفی میگردند. سپس ابزار پژوهش توصیف شده و در پایان به طور مختصر و مفید متغیرهای اصلی و فرعی و ابعاد آنها مورد معرفی و توصیف قرار میگیرند.
بیان مسأله
یکی از بزرگترین مسایل و مشکلات گریبانگیر سازمانهای امروزی، کمبود توانایی کارکنان سازمانها برای حرکت در مسیر اهداف سازمانی است. سازمانهای امروز نیازمند این هستند که کارکنان دانشی و توانمند در اختیار داشته باشند تا با تکیه بر توانایی و مهارت آنان در جهت دستیابی به اهداف متعالی از پیش تعیین شده سازمانی حرکت نمایند.
در این میان سازمان خصوصيسازي نیز که به موجب ماده (15) قانون برنامه سوم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران (مصوب 1379) که با تغيير اساسنامه سازمان مالي گسترش مالكيت واحدهاي توليدي سابق تشكيل گرديده و از خرداد ماه سال 1380 عملاً فعاليت خود را با اهداف و وظايف جديد آغاز نموده، به عنوان یک سازمان بزرگ و تأثیرگذار در کشور که سهم مهم و تعیین کنندهای در اصلاح و بهبود ساختار پیچیده اقتصادی و بنگاههای کشور بر عهده دارد، با این مساله مهم مبتلا است. به همین دلیل با جستجو در علل و عوامل ناتوانی پرسنل سازمان مذکور، در ایفای کامل نقشهای محوله و ماموریتهای اصلی آن که از جمله آنها میتوان به موارد ذیل اشاره کرد، در رسیدن به اهداف خود موفق شود:
- تنظيم راهكارهاي مناسب برای دستيابي سريع و آسان به توسعه مشاركت عمومي در جهت تحقق ارتقاء كارآيي و افزايش بهرهوري منابع مادي و انساني و توسعه توانمنديهاي بخشهاي خصوصي و تعاونی
- تدوين برنامههاي افزايش توانمنديهاي بخش خصوصي و تشويق تشكيل گروهها و تشكلهاي تخصصي و تربيت كارآفرينان.
- قيمتگذاري، بازاریابی و عرضه مناسب و بهنگام سهام شركتهاي قابل واگذاري، طبق برنامه زمانبندي مصوب و همچنین اعتبارسنجی خریداران و انجام دقیق عمليات اجرایی و واگذاري سهام و مديريت شركتهاي دولتي و خصوصيسازي در چارچوب قوانين و مقررات.
- توانمندسازی بخشهای تعاونی و خصوصی کشور، به منظور مشارکت آنان در اجرای صحیح سیاست خصوصیسازی، در راستای سیاستهای ابلاغ شده توسط مقام معظم رهبری.
- نظارت بر اجراي دقيق مفاد قراردادهاي واگذاري، مديريت و اجاره منعقده با بخش خصوصی كه طبق قراردادها به سازمان محول ميشود و. ..
امروزه میتوان ردپای پررنگی از عدم وجود انگیزه در کارکنان را یافت. امروزه کارکنان سازمان به مشوق یا واسطههایی نیاز دارند تا بتوانند با داشتن تعهد و علاقه و انگیزه کافی در جهت اجرای موفق وظایف محول شده به آنها گام بردارند. این سازمان علیرغم اینکه در سالهای اخیر با تلاش زیاد برای تبدیل نمودن کارکنانی که به کار خویش آگاهی کافی ندارند، اقدام به آموزش، برگزاری نشستهای تخصصی و سمینارهایی برای افزایش توانمندی کارکنان نموده است، اما کمبود انگیزه کافی در روح کارکنان مانع اجرای موفقیتآمیز فعالیتهای توانمندسازی کارکنان این سازمان شده است. به همین دلیل این تحقیق با تکیه بر اصول علمی به دنبال دستیابی به پاسخ این پرسش اساسی است که:
آیا در سازمان خصوصیسازی، انگیزش بر توانمندسازی کارکنان تأثیر دارد؟ و در صورت وجود، این تأثیر چگونه است?
پشتیبانی: 09392158693 (لطفا فقط عنوان فایل، نام خریدار و مشکل خود را پیامک و یا در تلگرام عنوان بفرمایید تا سوال و مشکل شما به متخصص مربوطه ارجاع شود).
نحوه دانلود : بلافاصله پس از پرداخت آنلاین قادر به دانلود فایل خواهید بود و همچنین یک نسخه از “لینک دانلود” نیز برای شما ایمیل می شود.