مشخصات فایل
عنوان: تحقیق درمورد مدیریت اداری هنری فایول
قالب بندی: ورد
تعداد صفحات:14
فهرست مطالب
نظريه هاي مديريت
مديريت علمي
اصول مديريت علمي
نكات مثب
مديريت اداري
نظريه بروكراسي
مكتب نئوكلاسيك
رابطه مدير و كاركنان
كنترل و نظارت كاركنان
مديريت ژاپني و مديريت علوي
نتيجه
و . . .
قسمتی از تحقیق
مدیریت اداری هنری فایول
نظريه هاي مديريت:
براي آغاز بحث و مقايسه نظريات مديريت لازم است درباره سبك هاي مديريت و دوران آن اطلاعاتي هرچند كوتاه و مختصر به دست آوريم. پس به اختصار: مكتب كلاسيك: تيلور ، فايول، وبررا مورد بررسي قرار مي دهيم
مكتب كلاسيك با سه نظريه مديريت علمي، مديريت اداري ونظريه بوروكراسي و بر اساس فرضيات مشابه اي پديد آمده است. از نظر زماني اين سه نظريه تقريبا در يك دوره مطرح شده اند.
مديريت علمي:
پيش از انقلاب صنعتي، در مديريت، روشهاي معمول و سنتي به كار گرفته ميشد، ولي با وقوع انقلاب صنعتي و توليد انبوه، ديگر اين روشها جوابگوي نياز جامعه و صنايع نبود.چرا كه معايب اصلي آن انتخاب تصادفي كارگران، عدم تشويق افراد كوشا و استفاده از روش استبدادي در رهبري سازمان ها و صنايع موجب بروز مشكلات عديده مي شد.در اين زمان صاحب نظران مديريت علمي كه بيشتر مهندسان جواني بودند كه به صورت تجربي با شيوه هاي انجام كار روبرو بودند مديريت علمي را مطرح نمودند. فردريك تيلور كه فردي معمولي بود و به علت كم بينايي نتوانسته بود در رشته حقوق ادامه تحصيل دهد به عنوان يك كارگر ساده در كارخانه مشغول كار شد. تيلور به دليل فعاليت زياد خيلي زود از كارگري ساده تبديل به سرمكانيسين شد.وي در طول اين مديتاز نزديك با روشهاي انجام كار و مشكلات آن اشنا شد و در صدد حل آن برآمد.اينجا شروع كار تيلور و مطالعات وي در زمينه اداره امور به نحوي كه توليد به حداكثر برسد بود كه بعدا با تحقيقات و آزمايشاتي كه انجام داد پايه مديريت علمي را بنيان نهاد و به عنوان پدر مديرت علمي نيز شهرت يافت.علاوه بر تيلور كه نقش اساسي در تكوين مديريت علمي داشته صاحب نظراني همچون هنري گانت، فرانگ وليليان گيلبرگ و هارينگتون امرسون نيز در تكامل آن سهمي عمده داشته اند.
اصول مديريت علمي:
جايگزين كردن روش علمي بجاي روش غير علمي در مديريت
ايجاد هماهنگي در اقدامات گروهي بجاي تشتت
ايجاد همكاري ميان افراد به جاي توجه به منافع شخصي
كار و تلاش براي به حداكثر رساندن بازدهي به جاي بازده هاي اندك و محدود
به حداكثر رساندن بازدهي كاركنان در جهت رشد آنان و سازماني كه در آن كار ميكنند.
قبل از اينكه نكات مثبت و منفي اين شيوه را بيان كنيم لازم است بدانيم كه تمام مكاتب و علوم بشري داراي نواقصي هستند كه با گذشت زمان يا تكامل پيدا كرده و يا نقض ميشوند و علت اصلي آن اينست كه بشر از درك تمام حقايق جهان هستي ناتوان است و تاكنون نيز عليرغم پيشرفت علوم نتوانسته است حتي در شناخت خود انسان كه جزئي از اين كل ميباشد به تكامل برسد. پس خواه ناخواه علومي كه سرچشمه مادي و انساني داشته باشند در هر برهه از زمان دچار تحول يا انقراض ميشوند.
نكات مثب :
بهبود توليد و رشد اقتصادي
افزايش كارايي
تشويق و تنبيه قانونمند كه تا آن زمان وجود نداشت
نكات منفي يا محدويت:
مادي گرايي بيش از حد بطوري كه به انسان به عنوان يك ماشين(گاو نر)نگاه ميشود كه به امر توليد و افزودن به سود به عنوان هدف غايي نگاه ميكند.
مدل ترسيمي در مديريت علمي، تنها يك مدل مكانيكي است كه بر اساس تجزيه و تحليل حركات كارگران طرح شده و هيچ توجهي به ويژگي هاي روحي و رواني و نگرشي انسان نكرده است.
مديريت اداري:
نظريه پرداز مديريت اداري هنري فايول است وي مهندس معدن و مدير شركت معدن ذغال سنگ بود.نظريه وي شامل سه بخش است
الف فعاليت سازمانها:
وي به سازمان بصورت يكپارچه نگاه ميكرد و معتقد بود فعاليتهاي سازمان شامل 6 جزء است
فعاليت فني
فعاليت بازرگاني
فعاليت مالي
فعاليت ايمني
فعاليت حسابداري
فعاليت مديريتي يا اداري كه اين جزء شامل برنامه ريزي، سازماندهي، هماهنگي و نظارت ميشود.
ايشان براي مبحث مديريتي و اداري اهميت زيادي قايل بود به طوري كه قسمت عمده اي از كتاب خود (مديريت صنعتي و عمومي) را به اين مبحث اختصاص داده است.
ب:اصول مديريت:
فايول در زمينه اصول مديريت به چهارده اصل اشاره كرده ولي منظور وي از اين 14 اصل حكم قطعي و ثابت نيست چراكه او ميگويد به ندرت امكان دارد كه يك اصل به صورت يكسان دورا مورد استفاده قرار گيرد زيرا انسانها با يكديگر متفاوتند و زمان به سرعت تغيير ميكند. برخي از اصول مديريتي وي را ميتوان اينگونه بيان نمود.1.تقسيم كار2.اختيار3.وحدت مديريت4.تمركز5.سلسله مراتب6.استمرار خدمت كاركنان7.ابداع و نوآوري8.روحيه يگانگي
ج:ويژگي هاي مديران:
فايول معتقد بود كه مديران بايد داراي ويژگي هاي ذيل باشند:
توانايي فكري2.تواني جسمي3.معلومات عمومي4.معلومات تخصصي5.تجربه
نظريه بروكراسي:
واژه بروكراسي در اذهان عموم معني منفي دارد مانند كاغذ بازي،عدم كارايي،اتلاف وقت در سازمان و.... ولي از نظر علمي بروكراسي به معناي حكومت مقامات دولتي است.
بوروكراسي ، نظريهاي است جامع در باب اداره جامعه كه واضع آن ماكس وبر ، فيلسوف شهير آلماني ميباشد. وبر به اعمال قدرت از سه طريق اشاره كرده است. 1.اعمال قدرت كاريزماتيك برمبناي نفوذ شخص رهبر(كاريزما در لغت به معني موهبت و عطيه الهي است)2.اعمال قدرت سنتي: رهبر در اين نوع بروكراسي برمبناي تقدس رسوم و آداب و سنن مورد پذيرش پيروان قرار ميگيرد.3.اعمال قدرت قانوني: در اين نوع بروكراسي مشروعيت اعمال قدرت، از اعتقاد مردم به قانون و مقررات ناشي ميشود.
وبر، نظريهاش را در چارچوب نظرية اجتماعي فراگيري مطرح كرد كه به نيروهاي تأثيرگذار در درون جامعه ميپردازد. وي در چارچوب مفهوم سلطه و قدرت به بررسي و تحليل نظام بوروكراسي پرداخته است و سپس آن را به سازمانهاي اداري موجود در يك جامعه تعميم داده است . از ديدگاه وبر ، سازمانهاي بوروكراتيك بايد از ويژگيهاي زير برخوردار باشند: نكات مثبت:
تقسيم فعاليتها و اعمال به اجزاي كوچك و توزيع آنها بين اعضا به طوري كه پرداختن به آن نيازي به مهارت بالايي نداشته باشد و تغيير مجري آن دشوار نباشد .
سازماندهي كاركنان با اِعمال نظارت مستقيم بر كار آنان .
حاكميت قوانين و مقرّرات بر سازمان به سبب گستردگي كارها و رشد منظم سازمان .
تكيه بر مستندات و مدارك اداري و مكتوب .
وجود سلسله مراتب اختيار در هرم سازماني و عدم ارتباط آزاد با سطوح بالاي سازمان .
جهت گيري دستورات و فرامين اداري از بالا به پايين و به صورت يك طرفه .
رعايت دقيق معيارها و ملاكهاي گزينشي جهت اشتغال در سازمان.
انتقادهاي زيادي به نظريه بوروكراسي شده استكه در رأس منتقدان آن، رفتارگرايان هستند. آنان بهرفتار بشري بسيار تكيه و تأكيد دارندو به عامل انساني در سازمان اهميت فراواني ميدهند. مهمترين انتقادهايي كه به نظريه بوروكراسي شده است به شرح زير ميباشد:نكات منفي:
غفلت از نقش فرد در سازمان و تعامل با او ، به اين دليل كه عضوي كوچك در سازماني بزرگ ميباشد
تأكيد بر قوانين و مقرّرات كه به افراد جنبه ماشيني و مكانيكي ميدهد و خلاقيّت را در آنان سركوب مينمايد .
سختگيري و نظارت مستقيم كه به ناآرامي افراد منجر ميشود و تيرگي روابط بين مدير و كاركنان را به دنبال خوهد داشت كه در نهايت به بازدهي كار لطمات جبران ناپذيري وارد ميسازد .
تناقص برخي از اصول بوروكراسي با يكديگر مانند سلسله مراتب شغلي و شناخت فردي .
بيتوجهي به شرايط و محيط حاكم بر سازمان .
در كل نظريات كلاسيك حول محور افزايش كارايي و بهره و سود اقتصادي متمركز است و توجهي به ابعاد رواني كاركنان ندارند و از پويايي خاصي نيز برخوردار نيستند.
مكتب نئوكلاسيك:
تحقيقاتي بسيار در زمينه افزايش كارايي صورت پذيرفت و دانشمندان در صدد بوده اند تا با مطالعات جديد صرفه اقتصادي كارها را بيشتر كنند.تحقيقات هاثورن، نقطه آغاز مكتب نئوكلاسيك بود كه بر مبناي مكتب كلاسيك مديريت بنا شد و آنرا تكميل و تعديل نمود.مكتب نوئكلاسيك در شاخه هاي مختلف رشد كرد.ولي در كل همانگونه كه گفته شد پيرو و ادامه دهنده مكتب كلاسيك بود كه به نحوي تكامل يافته شده بود. آنچه بيش از هرچيز در اين مكتب نسبت به مكتب كلاسيك وجه تمايز است 1.توجه به عوامل انساني و رواني در افزايش بهره وري است.(در اين مورد در قسمت نكات منفي بحث بازتري خواهد شد.نظريه نئو كلسيك به انسان به عنوان موجودي داراي انگيزه معنوي، نياز و هدف نگاه ميكند.3.براي نخستن بار مشخص ميكند كه درون هر سازمان يك يا چند سازمان غير رسمي وجود دارد كه بر كار و رفتار سازمان تاثير گذار است.4.نوع مديريت و رهبري نقش مهمي در افزايش بهره وري و رشد كاركنان دارد.
نكات مثبت:
مطالعات هاثورن(مكتب نئو كلاسيك)نقطه آغاز توجه به روابط انساني بود كه در شاخه هاي گوناگون مانند علوم رفتاريو... رشد يافت.
اين مكتب نسبت به مكتب كلاسيك از پوياي ويژه اي برخوردار بود.
تاثير ابعاد رواني كاركنان در بهبود وضعيت توليد و كارايي و رشد خود آنان در نتيجه مطالعات روابط انساني مشخص شد.
نكات منفي:
انتقاد اساسي كه بر مكتب كلاسيك وارد شده اين است كه اگر پيروان مكتب كلاسيك كاركنان را به بند مي كشيدند و بوي استعمار از گفتار آنان محسوس بود اما دست كم از صداقتي برخوردار بودند و مسائل انساني را مطرح نميكردند. ولي در مكتب نئو كلاسيك حتي از نيازها و انگيزه ها و روان انسان به عنوان ابزاري در خدمت سود و بهره بيشتر بهره بردند. در ضمن اين مكتب به انسان توجهي خاص دارد و بر اساس شناخت نيازها و انگيزه ها و ادراكات انساني پي ريزي شده است در حالي كه شناخت انسان "موجود پيچيده" كاري سخت و شايد محال باشد.
و . . .