گسترده نظری و سوابق پژوهشی مفاهیم توافق پذیری و توافق سنجی در ازدواج
در 38 صفحه در قالب word , قابل ویرایش ، آماده چاپ و پرینت جهت استفاده.
مشخصات محصول:
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
کاربردهای مطلب:
منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
قسمتهایی از مبانی نظری:
مفهوم توافق پذیری در ازدواج
ازدواج یک نهاد اجتماعی است که در لوای آن یک مرد و زن از طریق تعهدی قانونی، مذهبی و اخلاقی تصمیم می گیرند به عنوان زن و شوهر با هم زندگی کنند. ازدواج نقش مهمی در عملکرد جامعه از طریق فراهم آوردن بستری برای ارضای نیازهای عاطفی، اقتصادی و روانی اعضای آن دارد(دیکسون ،2013). ازدواج خوشبخت متشکل از عواملی مانند تعهد، احترام، صمیمیت، اعتماد و ... است که در غیاب آنها زندگی زناشویی با مشکلات جدی روبرو می شود(فاطیما و اجمل ،2012).شناسایی عواملی که در ساختار ازدواج های موفق و رضایتمند نقش دارند و موجب احساس خوشبختی در ازدواج می شوند می تواند منجر به کاهش آمار طالق در جامعه شود و به زوجین در داشتن رابطه رضایت بخش و پایدار کمک کند(نیتمز ،2011).
ازدواج و رابطه زناشویی مزیت های زیادی برای زوجین و فرزندانشان دارد، اما فروپاشی زندگی زناشویی با افزایش مشکلات روانی و کاهش سلامت جسمانی و افت موقعیت اجتماعی و اقتصادی برای همه افراد درگیر فرزندان، زنان و مردان رابطه داردگاتمن، به همین دلیل در دهه های اخیر روانشناسان به کشف عوامل مؤثر در ازدواج های و خوشبخت بلندمدت توجه نشان داده اند(فینچام، استنلی و پیچ ،2007). فینچام و همکاران(2007) این مسئله را مطرح کردند که می توان با تغییر در کانون توجه مطالعات از جنبه های منفی مشکلات مانند تعارض به سمت معانی و انگیزه های عمیق تر در روابط و ساخت های مثبت که شامل خوشبختی است به تقویت و بازسازی روابط کمک کرد و درک بهتری از روابط زوج ها به دست آورد.
کابر و هاروف (1986؛ به نقل از باچاند و کارون ، 2001) با مطالعه الگوهای ارتباطی زوجینی که دارای ازدواج پایدار هستند مشخص ساختند ازدواج هایی که ماندگار و خوشبخت نیستند دارای دو نوع اصلی است: نوع اول ازدواج های ابزاری است که در آن، ازدواج به خاطر به دست آوردن سود و منفعت از فردی دیگر است. نوع دوم ازدواج های غریزی که در آن فرد به شخص دیگر، به عنوان یک فرد، متعهد شده است و به ازدواج به عنوان یک موجودیت جداگانه متعهد نشده است.
لاور و لاور (1996؛ به نقل از کرایی و همکاران،1395) هفت دلیل را برای ازدواج پایدار و خوشبخت عنوان کردند: دوست همدیگر بودن، علاقه به همسر به عنوان یک انسان، مقدس شمردن ازدواج، توافق بر سر اهداف و انتظارات، تعهد، بیشتر شدن علاقه به همدیگر در طول زمان و تمایل به موفقیت در زندگی و رابطه در مورد ازدواج های بلندمدت و رابطه زناشویی. مرور مطالعات کمی به کلیدهای ازدواج پایدار همانند روابط صمیمی و عاطفی، متعهد شدن به همسر و ازدواج، حل تعارض و دیگر عوامل منتهی شده است(بلاچ، هاس و لوینسون ،2014).
در مطالعه کیفی الور، الور و کر (1990) کلیدهای مشخصه پایداری ازدواج را با رویکرد پدیدارشناسانه شامل صمیمیت، تعهد، ارتباطات، همگرایی و جهت گیری مذهبی مشخص کرده اند. در مطالعه کیفی نیمتز(2011) دو مضمون اصلی ازدواج پایدار نگرش های مشترک(تعهد، احترام و اخلاق) در مورد روابط زناشویی و کنش اشتراکی(تلاش و کوشش برای توسعه روابط زناشویی) بود. فاطیما و اجمل(2012) در یک پژوهش کیفی با یک مشارکت کننده به طبقه برای عوامل ازدواج پایدار و خوشبخت دست یافتند که عبارت بودند از: تشابه در فرقه مذهبی، رضایت، سازش و مصالحه، عشق و توجه، اعتماد و درک، ارتباط، تفاوت سنی، صداقت و احترام، مشارکت و در میان گذاشتن، گذشت، خلق وخوی همسر، ماندن به خاطر فرزندان، ساختار خانواده، تحصیلات و طبقه و روابط مثبت با خانواده همسر. تحقیقات کیفی دیگر نیز به عواملی دیگر همانند نگرش های معنوی و اخلاقی دیکسون، تعهد شخصی، اخلاقی و ساختاری به ازدواج در ازدواج های پایدار دست یافتند. در پژوهش های کیفی بالا تجربه و معنای خوشبختی در ازدواج پایدار بررسی نشده است(کاسلو و رابینسون ،1996).
در پژوهش کیفی کریمی ثانی و همکاران(1391) عوامل ازدواج موفق شامل 5 طبقه اصلی بود: 9- عوامل ارتباطی شامل زیر طبقات بعد اخلاقی ارتباط، تعامل منطقی، بعد عاطفی و بعد اعتمادی 2 - عوامل فردی و شخصیتی شامل زیر طبقات اجتماعی بودن، مهربان بودن، صبور و با گذشت بودن، انعطاف پذیری، وجدانی بودن و متعهد بودن و اعتماد به نفس 3 -عوامل خانوادگی شامل زیر طبقات فرهنگ خانواده، شناخت کافی از خانواده همسر، تعهد فرد نسبت به خانواده 4- عوامل اخالقی و معنوی شامل زیر طبقات صداقت، ایمان و تشابه مذهبی، احترام متقابل، اخلاق نیکو و مسئولیت پذیری 5 -عوامل فرهنگی اجتماعی شامل زیر طبقات وضعیت اقتصادی، آداب، رسوم و مذهب و ارزش ها و تحصیلات.
قواعد مشترکي در ازدواج
1- همسران در يک زندگي زناشويي موفق، بادوام و توام با رضايت به يکديگر احترام مي گذارند ، هريک از همسران يعني ويژگي ها يا توانايي هاي قابل احترام را در ديگري مي يابد.مثل همسر خوبي بودن،تامين مخارج کردن، طبع و ذوق هنري داشتن و... هر چه ميدان احترام گذاري به يکديگر وسيع تر باشد زندگي زناشويي رضايتمندانه تر خواهد بود. اين همسران تاييد و ارزش گذاري خود براي همسرشان را نشان مي دهد و به طور پيوسته کارهايي را انجام مي دهند و بيان مي کنند که عواطف ، عشق و احترامشان را با يکديگر نشان مي دهند و کلمات و اعمالي را که اهداف مثبت ازدواجشان را تاييد و حمايت مي کند انتخاب مي کنند(حقیقی زاده، کریمی و سلطانی،1390).
2- همسران نسبت به يکديگر صبور هستند. انها درک مي کنند که امکان فريب خوردن يا خطا کردن در خودشان وجود دارد. انسان را اسيب پذير مي بينند و به اين ترتيب مي توانند قصور و کوتاهي ديگري را بپذيرند.آنها مسئوليت رفتار و عزت نفس خودشان را به طور فردي مي پذيرند و انتظار ندارند که شريک زندگيشان مسئول شاد و خوشحال نگه داشتن انها باشد. به همين دليل از سرزنش يکديگر اجتناب مي کنند و در عوض انچه در مورد همسرشان درست است تاييد مي کنند ، با همدلي به سخنان يکديگر گوش مي دهند و در جستجوي عواملي هستند که در روابط انها تاثير مثبت بجاي مي گذارد( درویش زاده و پاشا،1389).
3- همسران بر پايه اعتماد متقابل به تشريک مساعي مي پردازند. تشريک مساعي بر اعتماد تقابل زوج هاي داراي زندگي زناشويي با ثبات و رضايت بخش بنيان نهاده شده است و به انها امکان صرف وقت،انرژي، رغبت و اطمينان به درگير شدن در فعاليت ها و کارهاي فرعي خارج از محيط زناشويي شان را مي دهد. انها ازاد هستند که نه تنها فقط از يکديگر بلکه از هر چيز و هر کس ديگر که ممکن است انها را بطور فردي يا دوتايي غلاقه مند سازد، لذت ببرند.
4- در يک ارتباط زناشويي توام با حس همکاري و مشارکت ممکن نيست زن و مرد هميشه با يکديگر موافق باشند اما مي توانند براحتي مخالفت خود را اعلام کنند و اين امر مورد پذيرش قرار گيرد. انها بدنبال راه حل مي گيرند که مورد تاييد هر دو قرار گيردريال،مشکلات زندگي را همواره با يکديگر حل کنند و به طور منظم و صحيح براي تعريف و حل مشکلات حتي اگر خيلي ساده باشند به گفتگو مي پردازند(دشتی،1389).
فهرست مطالب به شرح زیر میباشد:
2-2- توافق سنجی قبل از ازدواج
1-2-2- مفهوم توافق پذیری در ازدواج
2-2-2- قواعد مشترکي در ازدواج
2-2-3- عوامل موثر بر توافق پذیری زوجین
1) ميزان سن
2) تناسب سطح تصحيلات
3) جنس
4) احساس تنهايي
5) مدت زمان ازدواج
6) همکاري در انجام وظايف
7) سوابق تربيتي و خانوادگي
8) سلامت جسمي
9) صرف و اوقات فراغت با هم
10) درک همسر و تفاهم
11) محبت
12) فرزندان
4-2-2- نظریه های حوزه توافق پذیری زوجین
1-4-2-2- نظریه الیس
2-4-2-2- نظریه آرون بک
3-4-2-2- نظریه مازلو
الف) نیازهای فیزیولوژیکی
ب) نیاز به امنیت
ج) نیاز به تعلق و محبت
د) نیاز به احترام و عزت نفس
ذ) نیاز به خود شکوفایی
4-2- پیشینه عملی
1-4-2- تحقیقات داخلی مرتبط با موضوع پژوهش
2-4-2- تحقیقات خارجی مرتبط با موضوع پژوهش
منابع