پروپوزال اثر بازاریابی درونی، تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی بر بازارگرایی بانکهای تخصصی
دارای 38 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.
عنوان پروپوزال: اثر بازاریابی درونی، تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی بر بازارگرایی بانکهای تخصصی
تعداد صفحه: 38 صفحه
فونت: B ZAR
فاصله سطرها: 1.15
منابع فارسی و لاتین: دارد
پرسشنامه و ضمائم: دارد
بندهای پروپوزال: عنوان، مقدمه، بیان مسئله، اهمیت و ضرورت تحقیق، اهداف پژوهش (هدف اصلی، اهداف جزئی)، فرضیه های پژوهش، تعریف مفاهیم پژوهش (تعریف مفهومی، تعریف عملیاتی)، روش تحقیق، طرح پژوهش، ابزار اندازه گیری، روش تجزیه و تحلیل داده ها و...
بیان مساله :
در ادبیات و عملیات بازاریابی بازارگرایی نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و رویکردهای متعددی برای تبیین این مفهوم مطرح شده اند. به اعتقاد نارور و اسلاتر (1990)، بازارگرایی قلب تپنده مدیریت و استراتژی بازاریابی مدرن است و کسب و کاری که بازارگرایی اش را افزایش دهد، عملکرد بازارش را بهبود خواهد بخشید . بازارگرایی، فرهنگی سازمانی است که با حداکثر کارایی و اثربخشی، رفتارهای لازم جهت خلق ارزش برتر برای مشتریان و در نتیجه عملکرد برتر مستمر برای کسب و کار را فراهم می کند. آنها بازارگرایی را شامل سه جزء رفتاری- مشتری گرایی ، رقیب گرایی و هماهنگی بین وظیفه ای و دو معیار تصمیم - تمرکز بلندمدت و سودآوری می دانند .
لافرتی و همکارانش (2001) تلاش کرده اند تا با تلفیق مؤلفه های مشترک پنج رویکرد تصمیم گیری (Shapiro, 1988) ؛ هوشمندی بازار(Kohli and Jaworski, 1990)؛ رویکرد فرهنگی (Narver and Slater, 1990)؛ رویکرد استراتژیک (Ruekert, 1992)؛ و مشتری گرایی (Deshpande et al, 1993)؛ به رویکردی ترکیبی دست یابند . آن ها در این بررسی بازارگرایی را به عنوان یک پدیدة فرهنگی و مدیریتی برای دستیابی به مزیت رقابتی مورد بحث قرار داده اند. آنها چهار حوزة عمومی مورد توافق در رویکردهای مورد بررسی را بدین شرح معرفی می کنند: تأکید بر مشتری، اهمیت دانش (اطلاعات) تسهیم شده، هماهنگی بین وظیفه ای فعالیت ها و ارتباطات بازاریابی ، و پاسخ گویی به فعالیت های بازار از طریق انجام اقدام مناسب.
بازارگرایی چه به عنوان یک فرهنگ و چه به عنوان یک رفتار، نمیتواند بدون تعهد سازمانی بروز کند و نه تنها مدیران رده بالا بلکه کارکنان درون سازمان نیز باید از این تعهد برخوردار باشند . از این رو، موفقیت سازمان های خدماتی در راستای فعالیتهای بازارگرایی مستلزم این است که تعهد کارکنان تضمین شود. یکی از راه های دستیابی به چنین تعهدی، اجرای برنامه های بازاریابی داخلی است(Caruana and Calleya, 1998). بازاریابی داخلی یکی از مباحث بازاریابی است که دو دهه قبل به عنوان شیوهای برای حل مسایل و مشکلات مربوط به کارکنان سازمان ها و ارایه خدمات با کیفیت توسط آنها مطرح شد. مطالعات مربوط در این زمینه حاکی از آن است که فعالیت های بازاریابی درونی از طریق نفوذ و ایجاد انگیزه در کارکنان موجب افزایش تعهد سازمانی در آنها شده، رقابت پذیری سازمان را بهبود بخشیده و شایستگیها را ارتقا میدهد (Ahmed and Rafiq, 2002).
بازاریابی داخلی، عبارت است از جذب، توسعه، انگیزش، و تداوم کیفیت قابل ارایه به کارنان از طریق شغل به عنوان یک محصول و ارضای نیازمندیهای آنان. به عبارت دیگر، بازاریابی داخلی، فلسفه رابطه و پیمان مشترک بین مشتریان و کارکنان(مشتریان داخلی)سازمان است (Cahill,1995). به تعبیری، بازاریابی داخلی به عنوان یک شناخت آکادمیک، علمی و تجاری در زمینه ارتقای سطح رضایتمندی مشتریان و کارکنان مطرح میباشد. هدف بازاریابی داخلی، ایجاد اطمینان از رضایتمندی کارکنان سازمان و توسعه کیفیت محصولات و خدمات به منظور دستیابی به رضایت مشتریان خارجی سازمان میباشد، که این امر به صورت فرایندی از مشتریان داخلی به سمت مشتریان خارجی سازمان جریان دارد (عبدالباقی، 1382).
مطالعات انجام گرفته در این زمینه، بیانگر وجود ارتباط مثبت بین رضایت مشتریان داخلی سازمان (کارکنان) و رضایت شغلی مشتریان خارجی سازمان میباشد. مطالعات کوهرت و لوین (1992) بیانگر این واقعیت است که رضایت کارکنان (مشتریان داخلی) بر کیفیت محصولات تاثیر بسزایی داشته و در نتیجه، رضایت مشتریان خارجی را به همراه دارد (عبدالباقی، 1382).
در بکارگیری مفاهیم بازاریابی داخلی، گامهای متعددی به منظور توسعه و ارزیابی مفهوم بازاریابی داخلی انجام میپذیرد. در یک تقسیمبندی، این گامها در سه بخش دستهبندی میشوند:
گام اول، انگیزش و رضایتمندی کارکنان:در اولین گام بازاریابی داخلی، بیشترین تمرکز، روی انگیزش کارکنان قرار دارد. این گام بازاریابی داخلی شامل دو قسمت زیر میباشد:
(1) توجه به کارکنان به عنوان مشتریان داخلی (2) تمرکز برروی رضایتمندی کارکنان.