دانلود مقاله با موضوع اصول مالیاتی
در قالب word و در 6 صفحه،قابل ویرایش، شامل:
بخشی از متن:
اصول حاکم بر نظام مالیاتی اسلام
هدف از تشریع احکام مالی و وضع مالیاتهای ثابت و متغیر در اسلام، تأمین مصالح و منافع مردم است؛ بهطوری که حتی اگر در وضعیت خاصی، گرفتن اصل مالیات یا گرفتن نرخ معینی از آن، به فرآیند رشد اقتصادی جامعه آسیب رساند و مردم را دچار مشقت کند، متوقف میشود.
امام علی۷:
پروردگارا! تو میدانی که آنچه ما کردیم، نه برای این بود که ملک و سلطنتی به چنگ آوریم و نه برای اینکه از متاع پست دنیا چیزی بیندوزیم؛ بلکه میخواستیم نشانههای از بین رفتهٔ دینت را بازگردانیم و اصلاح را در شهرهایت آشکار سازیم تا بندگان ستمدیدهات، امان یابند و قوانین و مقرراتی که به دست فراموشی سپرده شده بود، بار دیگر عملی شود.۱
سال هشتم هجرت، در حالی که پایههای حکومت اسلام در جزیرهٔالعرب تثبیت شده بود و جامعهٔ مسلمانان به تدریج، مختصات مدنی خود را تکمیل میکرد، مرحلهٔ دوم تشریع زکات (وجوب) یا نزول آیهٔ ذیل بر پیامبر۶ آغاز شد:
خُذ مِن أَموَالِهِم صَدَقَهًٔ تُطَهٍّرُهُم وَتُزَکٍّیهِم بِهَا وَصَلٍّ عَلَیهِم اًِنَّ صَلاتََ سَکَنٌ لَهُم وَاُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ.۲ از اموال آنان صدقه بگیر تا بهوسیلهٔ آن پاک و پاکیزهشان سازی و برایشان دعا کن؛ زیرا دعای تو برای آنان آرامشی است. خدا، شنوای دانا است.
پس از مدت کوتاهی، موارد مصرف و مستحقان زکات نیز با فرمان قطعی خداوند مشخص شد.
اًِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلفُقَرَأِ وَالمَسَاکِینِ وَالعَامِلِینَ عَلَیهَا وَالمُؤَلَّفَهِٔ قُلُوبُهُم وَفِی الرٍّقَابِ وَالغَارِمِینَ وَفِی سَبِیلِ اِ وَابنِ السَّبِیلِ فَرِیضَهًٔ مِنَ اِ وَاُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ.۳
همانا صدقات به تهیدستان و بینوایان و متصدیان و کسانی که دلشان به دست آورده میشود، و در راه آزادی بردگان، و وامداران و در راه خدا، و به در راهماندگان اختصاص دارد. [این] فریضهای از جانب خدا، و خدا دانای حکیم است.
با نزول این آیات، پیامبر۶ موارد وجوب زکات، نصابها و مقادیر هر یک را تبیین کرد؛ سپس مأمورانی را با دستورالعملهای اجرایی مشخص و گاه مکتوب برای گردآوری زکوات روانه ساخت.۴ تبیین احکام شرعی و تنظیم مقررات اجرایی زکات و تشریع احکام مالی اسلام، چون خمس، خراج، جزیه، فیء و انفال، و تبیین ضوابط اجرایی و عملی آنها از ناحیه پیامبر۶ نظام مالی فعال و گستردهای برای مسلمانان فراهم ساخت؛ بهطوری که دولتهای اسلامی توانستند با اتکا به آن درآمدها، مسؤولیتهای بزرگی را به سامان رسانند.
اصول و ضوابط برخاسته از حکمت و مصلحت، و احکام سازگار با عقل و فطرت، و شیوههای عملیاتی توأم با رأفت و شفقت، باعث شده بود تا ساختار مالیاتی صدر اسلام، انسانیترین، روانترین و کمهزینهترین ساختار و سازماندهی را داشته باشد. شاید گویاترین گواه بر این مدعا نامهٔ امیر مؤمنان۷ باشد که در وضعیت کاملاً بحرانی جامعهٔ اسلامی (زمان حکومت حضرت) و نیاز مضاعف حکومت به انواع درآمدها به کارگزار زکات مینویسد: