دانلود مبانی نظری و پیشینه نظری هوش هیجانی در 41 صفحه در قالب word , قابل ویرایش ، آماده چاپ و پرینت جهت استفاده.
توضیحات کوتاه از متن:توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامهتوضیحات نظری کامل در مورد متغیرپیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابهرفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسبمنبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
تاریخچه هوش هیجانی
افلاطون 2000 سال پیش گفته است؛ تمام یادگیری ها دارای یك زیربنایی هیجانی و عاطفی هستند. بر اساس گفته افلاطون از آن زمان تاكنون دانشمندان، پژوهشگران و فیلسوفان زیادی در جهت اثبات یا نفی نقش احساسات در یادگیری، مطالعات زیادی انجام داده اند. متأسفانه تفكر حاكم در این 2000 سال این بود كه هیجان ها مانع انجام كار و تصمیم گیری صحیح می شوند و تمركز حواس را مختل می سازند. در سه دهه گذشته حجم رو به رشد تحقیقات، خلاف این مطلب را ثابت كرد. در سال 1950 آبراهام مازلو مقاله ای در زمینه ارتقاء نیازهای هیجانی– جسمی، معنوی و روانی نوشت كه از دوره رنسانس، انقلاب و تحول عظیمی در زمینه تحلیل از مكتب انسان گرایی به وجود آرود. بین سال های 1970 تا 1980 نظریه مازلو موجب رشد و تحول علوم مربوط به توان و استعداد انسان ها گردید.
تحقیقات مستمر باعث شد تعاریف زیادی از هوش و هیجان مطرح شود. سابقه پژوهش و تحقیق در زمینه هوش غیر شناختی و هوش اجتماعی به سال 1940 بر می گردد. گاردنر استاد روان شناسی دانشگاه هاروارد در سال 1993 هوش چند گانه را مشتمل بر ابعاد گوناگونی مطرح كرد كه مورد توجه علم روان شناسی قرار گرفت و به عنوان یكی از زیر شاخه های هوش شناخته شد. پینی در سال 1986 در رساله دكترایش مفهوم هوش هیجانی را به زبان انگلیسی با عنوان بررسی هیجان، توسعه هوش هیجانی، خود یكپارچگی (در ارتباط با ترس، درد و امیال) مطرح كرد. او توصیه كرد برای تقویت و هوش هیجانی باید به آزاد سازی هیجانی كودكان در مدارس با روش روان درمانی مبادرت كرد.
موضوع هوش هیجانی نخستین بار توسط پیترسالووی و جان مایر در سال 1990 مطرح شد. پیتر سالووی از بخش روان شناسی دانشگاه یل می گوید: «در طول چند دهه گذشته باورها در مورد هوش هیجانی دچار تغییر شده اند» زمانی هوش را كمال انسانی می دانستند و معتقد بودند افراد باهوش باید دارای زندگی بهتری باشند. سالووی و مایر در سال 1990 تعریف قابل قبولی از هوش هیجانی را در مقاله ای تحت عنوان هوش هیجای مطرح كردند. در آن مقاله آنها هوش هیجانی را از نظر علمی– هوشی آزمون پذیر و قابل اندازه گیری می دانستند. دیوید كارسو از همكاران پیتر سالووی می گوید: مهم است بدانید هوش هیجانی ضد هوش نیست به عبارتی نشانه برتری احساس (دل) به عقل (سر) نیست بلكه هوش، نقطه تلاقی احساس و عقل است.
هوش هیجانی چیست؟
هوش هیجانی، تركیب عاطفه با شناخت و هیجان با هوش است. بنابراین می تواند در توانایی به كارگیری هیجان ها به منظور كمك به حل مشكلات و داشتن زندگی اثر بخش باشد. شناخت احساسات و توانایی ها را می توان در برانگیختن خودمان و دیگران استفاده كنیم و بدانیم آیا این هیجان ها و عواطف موجب تسهیل یا مانع برقراری تعامل با دیگران می شود. بارون می گوید 2 نوع هوش داریم: هوش هیجانی و عقل كه هر كدام با فعالیت بخشی از مغز ارتباط دارند. لایه های فوقانی مغز (قشر تازه مخ ) از بافت های پیچیده ای تشكیل شده كه مغز متفكر در آن بخش فعالیت می كند. مركز هیجان ها و عواطف در لایه های زیر ین قشر مخ یا كورتكس قرار دارد. هوش هیجانی یك توانایی مجرد و جدا از سایر توانایی ها نیست. بلكه داشتن مهارت هایی تا بدانید چه كسی هستید. چه افكار، عواطف، احساسات و پیوستگی رفتاری دارید. به عبارتی می توان گفت شخصیت افراد تركیب درستی از عقل و دل است و معمولاً سمبل عقل، بهره هوشی (IQ) و دل، هوش هیجانی (EQ) است.
هوش هیجانی در برقراری ارتباط موفق با همكاران، اعضاء خانواده و آشنایان به ما كمك می كند و درهای صمیمیت، دوستی و محبت را به رویمان می گشاید به این حالت در روان شناسی، بلوغ فكری یا پختگی می گویند. هوش هیجانی محصول دو مهارت اصلی است: قابلیت فردی و قابلیت اجتماعی . قابلیت فردی محصول توانایی در دو مهارت مهم، خود آگاهی و خود مدیریتی است این مهارت ها بیشتر روی خود فرد تمركز می كنند تا تعامل ها با دیگران. خودآگاهی عبارت است از توانایی در درك صحیح و دقیق هیجان ها در همان لحظه ای كه روی می دهند و فهمیدن این كه در رابطه با وضعیت های متفاوت چه تمایلاتی وجود دارد. خود مدیریتی یعنی توانایی استفاده از آگاهی از هیجان ها برای انعطاف پذیر ماندن و رفتار خود را به طور مثبت رهبری كردن.
قابلیت اجتماعی بر توانایی در درك كردن دیگران و مدیریت كردن روابط تمركز می كند. قابلیت اجتماعی محصول مهارت های هوش هیجانی است، مهارت هایی كه در حضور دیگران به دست می آیند: آگاهی اجتماعی و مدیریت رابطه. آگاهی اجتماعی عبارت است از توانایی در حدس زدن دقیق هیجان های دیگران و فهمیدن اینكه واقعاً آنها چه احساسی دارند. مدیریت رابطه محصول سه مهارت هیجانی اول است: خودآگاهی– خود مدیریتی و آگاهی اجتماعی. مدیریت رابطه عبارت است از توانایی به كارگیری آگاهی از هیجان های خود و نیز از هیجان های دیگران برای مدیریت كردن تعامل ها، این كار باعث می شود تا تبادل اطلاعات شفاف باشد و شخص به طور مؤثر بتواند از عهده تعارض ها و برخوردها برآید (گلمن، 2009).
نقش هیجان ها در هوش
با این كه جنبش IQ در مجموع هیجان ها را شامل نمی شد، چنین نبود كه همه روان شناسان هیجانها را نادیده بگیرند. در واقع، به مدت بیش از یك قرن، محققان و نظریه پردازان سعی كرده اند هیجان ها را درك كنند این كه چه چیزی باعث به وجود آمدن آن ها می شود، معنی، مفهوم و عواقب (نتایج) آنها چیست؟ با این حال، نظریه غالب در مورد هیجان ها، سال های بسیار، چنین بود كه آنها تقریباً به طور كامل جدا از هوش، یا حتی متضاد و دشمن آن، هستند.
تفكر عمده در مورد هیجان ها این بود كه آنها معمولاً باعث می شوند تا مردم حواسشان پرت شود و نتوانند به طور منطقی و در آرامش روی اطلاعات انتزاعی فكر كنند، یعنی نتوانند هوش خود را به كار ببرند.
فقط از اوایل دهه 1980 بود كه مفهوم متفاوتی از هیجان ها ایجاد شد و شروع به رشد كرد. عقیده جدید این بود كه هیجان ها الزاماً در تفكر و رفتار هوشمندانه تداخل ایجاد نمی كنند، بلكه به هوش انسان كمك می كنند. در واقع، یكی از تفكر های مهمی كه در این سال ها به وجود آمد این بود كه هیجان ها نوعی اطلاعات است که از آن استفاده می كنند تا درباره دنیا و محیط اطراف خود قضاوت كنند (سیاروچی ، 2009).
هیجان ها درباره ارزش، اطلاعاتی ارایه می دهند. آنها نوعی علایم اختصاری و سریع هستند كه به ما اطلاع می دهند، چه چیزی را در محیط خود ارزیابی و قضاوت كرده ایم و آن را مثبت یا منفی یافته ایم.
برای مثال، اگر یك روز صبح پشت فرمان اتومبیل خود بنشینید و ناگهان متوجه شوید كه تعدادی زنبور خشمگین در صندلی عقب هستند، به احتمال بسیار زیاد احساس ترس به شما دست خواهد داد. این احساس نوعی اطلاعات ساده و قوی است كه براساس ارزیابی شما از این كه «نزدیك بودن به زنبورهای عصبانی باعث به وجود آمدن درد شدیدی خواهد شد، و نتایج منفی خواهد داشت» فراهم می شود. این پیام هیجانی ساده و شدید، این ارزش را دارد كه باعث می شود یك واكنش سریع و مؤثر انجام دهید، یعنی هر چه سریع تر از اتومبیل خارج شوید.
فهرست مطالب مبانی نظری و پیشینه پژوهش هوش هیجانی به صورت زیر می باشد:
تاریخچه هوش هیجانی
2-11- هوش هیجانی چیست؟
2-12- نظریه هایی در باب هوش
2-12-1- نظریه هوش چندگانه گاردنر
2-12-2- نظریه هوش و رشد شناختی آندرسن
2-12-3- نظریه سه وجهی اشترنبرگ
2-12-4- نظریه زیست بوم شناختی سوسی
2-13- هیجان چیست؟
2-14- فواید هیجان
2-15- زیان های هیجان
2-16- نقش هیجان ها در هوش
2-17- هوشبهر و هوش هیجانی
2-18- مؤلفه های هوش هیجانی
2-19- هوش هیجانی و موفقیت شغلی
2-20- هوش هیجانی و سلامت
2-21- چه كسی به هوش هیجانی (EQ) نیاز دارد؟
2-22- كاربردهای هوش هیجانی در محیط كار
2-22-1- هوش هیجانی، رهبری، فضا و عملكرد سازمانی
منابع فارسی
منابع انگلیسی
توضیحات:
پرداخت توسط همه کارتهای عضو شتاب در درگاه بانک پاسارگاد امکان پذیر است.
شما پس از خرید (مبانی نظری و پیشینه نظری هوش هیجانی ) سریعآ لینک دانلود در اختیارتان قرار می گیرد و می توانید
آن را دانلود کنید.
نکته: شما می توانید هرگونه سوال را با مسئول پژوهش نگین فایل در میان بگذارید.