دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق ابعاد هوش هیجانی(فصل دوم) در 38 صفحه در قالب word , قابل ویرایش ، آماده چاپ و پرینت جهت استفاده.مشخصات محصول:توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامهتوضیحات نظری کامل در مورد متغیرپیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابهرفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسبمنبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)کاربردهای مطلب: منبعی
برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و
پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها،
استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی قسمتهایی از مبانی نظری و پیشینه پژوهش:
هوش هیجانی
هیجان، یکی از اجزای زندگی روانی انسان است. این واژه از ریشه لاتین EMover به معنای حرکت، تحریک ، نقش یا تهییج مشتق شده است. هیجانها، میتوانند وضعیت ما را در محیط تثبیت کرده و به پاسخهای ویژه و کارآمد و متناسب با بقای جسمانی و اجتماعی منجر شوند. همین موضوع که هیجان باعث کنارآیی فرد شده و رفتار او را به عنوان موجودی اجتماعی سازمان میدهد، گسترهای از فعالیتهای پژوهشی و نظریهها را فراهم میآورد که ماحصل آنها موضوعی به نام " هوش هیجانی" است (3). اولین بار در سال 1990، روانشناسی به نام سالووی، اصطلاح هوش هیجانی را برای بیان کیفیت و درک احساسات افراد، همدردی با احساسات دیگران و توانایی اداره مطلوب خلق و خو به کار برد. در حقیقت این هوش، مشتمل بر شناخت احساسات خویش و دیگران و استفاده از آن برای اتخاذ تصمیمات مناسب در زندگی است. هوش هیجانی بدون هوش شناختی یا هوش شناختی بدون هوش هیجانی، فقط بخشی از راهحل است. عقل همیشه باید با دل همراه باشد تا کاربردی موثر داشته باشد. امروزه در آثار مکتوب دو مدل کلی از هوش هیجانی وجود دارد: مهارت محور (الگوی توانائی) که از سوی مایر و سالووی مطرح شد و مدل رویکردهای ترکیبی (21).
در رویکرد اول، که الگوی توانایی نام دارد و مایر و سالووی در سال 1990، آن را مطرح کردند، هوش هیجانی به عنوان مجموعهای از تواناییهای ذهنی عمده در قلمرو پردازش فعال اطلاعات هیجانی تعریف شده است (23) . براساس این رویکرد، شناخت و عواطف در تعامل با یکدیگر بوده و هوش عاطفی به منزله نوعی استدلال انتزاعی درباره عواطف و احساسات است (45). به همین دلیل هم از منظر این دیدگاه، چهار سطح توانایی عاطفی اساس هوش هیجانی را تشکیل میدهند که عبارت است از : ادراک حسی عواطف، تسهیل عاطفی تفکر، درک عواطف و مدیریت عواطف. ترتیب قرار گرفتن این چهار توانایی عاطفی به نحوی است که فرایندهای روانشناختی اساسیتر مانند ادارک حسی عواطف در پایین الگو و فرایندهای عالیتر روانشناختی مانند تنظیم فکورانه عواطف در بالای الگو قرار دارند(20). تواناییهای درون هر یک از سطوح هوش عاطفی نیز با افزایش سن و تجربه افراد فزونی مییابد(46) .
تنظیم هیجانها یا مدیریت هیجانی
بطور کلی نظم بخشی هیجانی به توانایی بازنگری و بازسازی شدت و جهت یک هیجان در خود و دیگران بر میگردد و شامل توانایی تعدیل هیجانهای منفی و تغییر احساسهای زیانآور به سمت سازش یافتگی و نگهداری هیجانهایی که لذت بخش ارزیابی شده اند، میشود(3). از بسیاری جهات، نشانه افراد بالغ و پخته توانایی آنها در کنترل خودشان است. آنها میتوانند امیال، آرزوها و هیجانهای خود را کنترل کنند و اجازه نمیدهند که احساسات کنترل آنها را بدست گیرند. اما مطمئنا برای همه ما شرایط و وضعیتهایی پیش مییاید که آنقدر شدید یا قوی است که ما را تحت کنترل هیجانها قرار میدهد. برای کسانی که هوش هیجانی بالایی دارند این طور وضعیتها خیلی کم پیش میآید و اکثر اوقات آنها به خوبی میتوانند احساس خود را تنظیم کنند. تنظیم موفقیتآمیز هیجانها حداقل دو فایده مهم دارد: اول اینکه تنظیم هیجان میتواند برای بهداشت روانی و جسمی بسیار مفید باشد، دوم آنکه نوعی مهارت اجتماعی بسیار مهم است. توانایی تنظیم هیجانها خود و دیگران برای نگهداشتن روابط اجتماعی موفقیتآمیز بسیار ضروری است(49). برای بکارگیری دانش هیجانی، افراد باید مهارتهای نظم بخشی هیجانهای خود و دیگران را نیز بیاموزند. نظمجویی هیجانی فقط به معنی کنترل هیجانهای نیست، عواطف، کارکردهای سازماندهنده، برانگیزاننده و سازگارکننده مهمی دارند و به همین علت هم نباید به شدت کنترل شوند (53). مدیریت هیجانهای مستلزم در نظر گرفتن مسیرهای هیجانی متفاوت و انتخاب مسیر درست از میان آنهاست و برای تحصیل این مهارت، افراد نخست باید توانایی پذیرش احساسات را داشته باشند، سپس در مورد هیجانها فکر کنند، آنها را مورد بازنگری قرار دهند و بتوانند یک احساس را حفظ کنند و تداوم بخشند یا آن را اصلاح و بازسازی کنند. افراد علاوه بر توانایی نظمبخشی هیجانهای خود، باید قادر با نظمبخشی هیجانهای دیگران نیز باشند. این توانایی عبارت است از ایجاد نظم در هیجانهای دیگران و توانایی جایگزینی هیجانهای آنان. توانایی کمک کردن به دیگران در جهت بهبود یا اصلاح خلق آنان، مهارت بسیار مهمی است. چراکه افراد اغلب از شبکههای اجتماعی خود انتظار امنیت اقتصادی و شغلی ندارند، بلکه بیشتر خواستار امنیت هیجانی در مقابل وقایع زندگی هستند. به علاوه افراد از کمک کردن به دیگران برای بهتر شدن احساسات آنها، احساس خودکارآمدی میکنند و آن را ارزش اجتماعی میدانند (52).
هوش هیجانی و زندگی تحصیلی
زندگی تحصیلی، یکی از مهمترین ابعاد زندگی اشخاص است که بر سایر ابعاد زندگی تاثیر فراوان دارد. عوامل متعددی بر وضعیت و عملکرد تحصیلی فرد تاثیر میگذارند از جمله عوامل فردی، آموزشگاهی، خانوادگی و اجتماعی. در میان علل فردی، یکی از عوامل تاثیرگذار بر عملکرد تحصیلی افراد، هوش و توانایی ذهنی اوست. اما واضح است که هوش شناختی، فقط قسمت محدودی از توانایی را شامل میگردد و لذا سایر ابعاد آن نیز باید تشخیص داده شود. یکی از این ایعاد یا تواناییهای شناخته شده انسان هوش هیجانی است(56).
تحقیقات گسترده نشان میدهد که مهارتهای هوش هیجانی در سطوحی به مراتب بالاتر و فراتر از تاثیرات شخصیت و هوش عمومی نقشی پر اهمیت را در زندگی تحصیلی، شخصی و اجتماعی افراد ایفا مینمایند. هیجانها قادرند توجه را به هر سو سوق دهندکه این خود بر یادگیری بر حافظه و رفتار تاثیر میگذارد. مثلا توانایی کنترل کردن هیجانها میتواند به شاگردان کمک کند که در کلاس درس تمرکز حواس داشته باشند و موقعیتهای اضطرابانگیز را اداره کنند. در واقع دانشآموزانی که مهارتهای بالاتری از لحاظ هوش هیجانی دارند در مقایسه با دانشآموزانی که از این لحاظ دارای مهارتهای کمتری هستند تمایل دارند موفقیتهای تحصیلی بالاتری را تجربه کنند. همچنین امکان دارد که به واسطه تعامل برخی مهارتهای هوش هیجانی با هوش عمومی موفقیتهایی را از نظر تحصیلی پیش بینی کرد و گفت که دانشآموزان متعلق به سطح یکسان هوش عمومی بسته به سطح هوش هیجانیشان به نحوی متفاوت عمل میکنند. بنابراین آموختن سواد هیجانی به دانشآموزان روشی مهم برای تاثیرگذاری بالقوه بر جنبههای فراوان زندگی تحصیلی آنان است (55 و 39).
پیشینه تحقیق
در سال 1386 پژوهشی توسط سپهریان باعنوان "تاثیر آموزش مهارتهای هوش هیجانی بر شیوههای مقابله با فشار روانی در نوجوانان شهر ارومیه" و با هدف تعیین تاثیر برنامه آموزشی بر شیوه مقابله با فشار روانی نوجوانان، انجام شد. مطالعه از نوع تجربی بوده و نمونه این پژوهش از میان دانشآموزان دبیرستانی شهرستان ارومیه، از بین دانشآموزان دختر و پسر سال دوم دبیرستان و به صورت تصادفی انتخاب شد. مجموعا 4 کلاس (دو کلاس دخترانه و دو کلاس پسرانه) انتخاب گردید که دو کلاس از آنها به عنوان واحدهای گروه مداخله و دو کلاس دیگر واحدهای گروه کنترل را شامل میشدند. تعداد آزمودنیها مجموعا 95 نفر و شامل 47 دانش آموز دختر و 48 دانشآموز پسر بودند. ابزار گردآوری دادهها در این مطالعه شامل آزمون مقابله با فشار روانی پارکر- اندلربودکه ابتدا در تمامی گروهها اجرا شد. این آزمون، یک ابزار اندازهگیری خودگزارشی است که توسط پارکر- اندلر3 تهیه گردیده و اولین بارتوسط اکبرزاده به فارسی ترجمه و روایی و پایایی آن بررسی شده است. آزمون دارای دو فرم برای نوجوانان و بزرگسالان و قابل اجرا بصورت جمعی و فردی میباشد. شامل 48 سوال است که مدت 3 Parker- andler زمانی بین 20 تا 30 دقیقه برای پاسخگویی به آن لازم میباشد. 16 سوال رفتارهای مسالهمدار، 16 سوال رفتارهای هیجانمدار و 16 سوال دیگر رفتارهای اجتنابی فرد را میسنجد و به صورت لیکرت درجهبندی گردیده است. پس از اجرایآزمون،کلاسهای آموزش مهارتهای هوش هیجانی به مدت 16 جلسه یک و نیمساعت، برای واحدهای گروه مداخله اجرا گردید. مهارتهایی که برای جلسات آموزش در نظرگرفته شد، عبارت بودند از: مهارت خودآگاهی، شناخت موانع ذهنی و راههای از میان برداشتن آنها، فشار روانی و شیوههای مقابله با آنها، ابرازوجود، همدلی، ارتباط صحیح، مهارت حل مساله وتصمیمگیری. درهرجلسه تمریناتی به دانشآموزان جهت بکارگیری مهارتهای تدریس شده محول میگردید. پس از اتمام برنامه آموزشی، 2 هفته فاصله تا اجرای پس آزمون به دانشآموزان فرصت داده شد، آموختههای خود را در واقعیت اجرا نمایند و در پایان دو هفته مجددا آزمون پارکر- اندلر برای واحدهای هر دو گروه اجرا شد. پس از تجزیه و تحلیل دادهها، نتایج نشان داد که در گروه پسران در زمینه استفاده از رفتارهای مسالهمدار در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنیداری پس از مداخله وجود دارد )009/0>P) .همچنین در دختران دو گروه در زمینه استفاده از رفتارهای هیجانمدار و اجتنابی، پس از مداخله تفاوت معنی داری دیده شد )057/0=p و 013/0>(p. در مورد رفتارهای مساله مدار در دختران و رفتارهای هیجانمدار و اجتنابی در پسران، پس از مداخله تفاوت معنیداری دیده نشد. بنابراین نتیجه گیری کلی در این مطالعه نشان داد که آموزش مهارتهای هوش هیجانی در برخی گروهها موثر بوده است (56).
جامعه پژوهش در این مطالعه شامل دانشآموزان دختر و پسر دوم دبیرستان بوده است که این جامعه با در نظرگرفتن دانشآموزان هر سه پایه تحصیلی و فقط دختران، در مطالعه حاضر در نظرگرفته شد. مدت زمان اتمام برنامه آموزشی تا اجرای پسآزمون نیز در مطالعه حاضر با استناد به این مطالعه، دو هفته تعیین شد.
فهرست مطالب مبانی نظری و پیشینه تحقیق ابعاد هوش هیجانی(فصل دوم پایان نامه) به صورت زیر می باشد:
هوش هیجانی1. شناسایی هیجانها2. فهم هیجانها3. تنظیم هیجانها یا مدیریت هیجانی4. تسهیل هیجانی تفکر یا استفاده از هیجانهاهوش هیجانی و استرسهوش هیجانی و زندگی تحصیلیآموزش مهارتهای هوش هیجانی و استرس تحصیلیمروري بر مطالعات گذشتهمنابع فارسیمنابع لاتین
توضیحات:
پرداخت توسط همه کارتهای عضو شتاب در درگاه بانک پاسارگاد امکان پذیر است.
شما پس از خرید (مبانی نظری و پیشینه نظری پژوهش ابعاد هوش هیجانی(فصل دوم)) سریعآ لینک دانلود در اختیارتان قرار می گیرد و می توانید
آن را دانلود کنید.
نکته: شما می توانید هرگونه سوال را با مسئول پژوهش نگین فایل در میان بگذارید.