چارچوب نظری و پیشینه تجربی هوش معنوی (SQ) (فصل 2)

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق هوش معنوی (SQ)(فصل دوم) در 24 صفحه در قالب word , قابل ویرایش ، آماده چاپ و پرینت جهت استفاده.

مشخصات محصول:
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

کاربردهای مطلب:
منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی

قسمتهایی از مبانی نظری و پیشینه پژوهش:

هوش معنوی
امروزه اهمیت استفاده از افراد با ویژگی های خاص ذهنی و مهارتی بسیار پررنگ تر شده است. تلاش سازمان ها همیشه انتخاب و استخدام افراد موفق، باهوش، باپتانسیل ها و توانایی های بالاتر بوده است به همین دلیل هنگامی که مفهوم بهره هوشی (IQ) در اوایل قرن بیستم مطرح شد، نظر بسیاری را به خود جلب کرد. ولی در سازمان ها، بعضی از افرادی  که بهره هوشی بالاتری داشتند، هنگام برقراری روابط اجتماعی با مشتریان یا هنگام کار گروهی با مشکل روبرو شدند در حالی که برخی از افرادی که بهره هوشی پایین تری داشتند نه فقط در چنین موقعیت هایی بهتر عمل کردند بلکه در زندگی و کسب و کار نیز بسیار موفق بودند. جستجوی محققین برای یافتن این برتری به ارائه هوش هیجانی (EQ)  انجامید. هوش هیجانی کمک می کند افراد در روابط اجتماعی و خانوادگی خود موفق تر بوده و در هر موقعیتی بهترین رفتار و عکس العمل را داشته باشند اما هنوز ابهامات و فضاهای تکمیل نشده ای در مجموعه هوش انسانی وجود داشت رفتارهایی که بهره هوشی و هوش هیجانی قادر به پاسخگویی به آنها نبوده اند. لذا، سازمان های امروز به دنبال افرادی هستند که مهارتها و توانایی های فراتر از بهره هوشی و هوش هیجانی دارند، کسانی که کنجکاوی سیری ناپذیری دارند و همیشه به دنبال پاسخ پرسش های اساسی در زندگی خود هستند. کسانی که تغییرات آنها را نگران نمی کند بلکه در هر تغییری به دنبال فرصت جدیدی می گردند. نگرشی که امروزه در کنار بهره هوشی و هوش هیجانی مطرح شده است، مبحث هوش معنوی(SQ) است که در مورد کارکنان سازمان و در زمینه مدیریت و توسعه فردی مورد توجه قرار می گیرد(کامکار،1386).
آنچه در مجموعه هوش های انسانی قابل توجه است این است که  هوش معنوی نه فقط تصویر هوش انسانی را کامل می کند بلکه بهره هوشی و هوش هیجانی فرد را نیز مدیریت کرده و به وی کمک می کند تا بهترین استفاده را از بهره هوشی و هوش هیجانی خود داشته باشد. از این رو به نظر می رسد، در دنیای کسب و کار، سازمانی که نیروهای آن از هوش معنوی بالا برخوردارند، فضای مثبت و سازنده ای دارد    و عليرغم بحث هايي كه در تبادل افكار و خواسته ها صورت مي گيرد، حس احترام بالايي بين افراد وجود دارد و هر كس آماده است كه در شرايط مورد نياز، به كمك ديگران برود. بديهي است چنين سازماني مستقيم به سوي موفقيت پيش مي رود، موفقيتي كه نتيجه اش تنها به سود سهامداران نيست، بلكه تك تك افراد سازمان همانطور كه در رسيدن به اين موفقيت نقش دارند، از آن سود مي برند(کامکار،1386).

مقایسه هوش معنوی با هوش های دیگر
  IQ به عنوان هوشی که در جست و جوی چیستی موضوعات یا پدیده ها است، EQ به عنوان هوشی که در جستجوی درک و فهم چگونگی موضوعات است و SQ به عنوان هوشی که در جستجوی درک چرایی موضوعات است(عبدالله زاده، 1388). ویگلزورث(2002) چهار هوش بدنی، شناختی، هیجانی و معنوی را به ترتیب رشد آنها، به شکل هرمی مطرح نموده است. الگوی  مورد نظر او بر اساس این دیدگاه است که کودکان در ابتدا بر بدن خود کنترل پیدا می کنند(هوش بدنی)، سپس مهارت های زبانی و مفهومی(هوشبر) خود را گسترش می دهند. این هوش در فعالیت های مدرسه ای کودک مطرح است. هوش هیجانی برای بسیاری از افراد هنگامی مطرح می گردد که علاقمند به گسترش روابط خود با دیگران باشند. در انتها، هوش معنوی زمانی خود نمایی می کند که فرد به دنبال معنای مسائل می گردد و سوالاتی مانند «آیا این، همه آن چیزی است که وجود دارد؟» را مطرح می نماید. مک هاوک (2004) معتقد است هوش معنوی نسبت به آموزش غیر دینی و دانش واقع بینانه، با شهود، نگرش و خردمندی رابطه نزدیکی دارد. ماهیت غیر اختصاصی و کل نگر آن ادراک فرد را گسترش می دهد و آن را عمق می بخشد. این امر به غنی سازی روابط و بهبود کار روزانه کمک می کند. علاوه بر این حرکت به سوی خود شکوفایی و رشد معنوی، بیشتر به هوش معنوی مربوط می شود تا نیاز به کنترل خود و پایبند آیین و رسوم بودن. به نظر می رسد افرادی که هوش معنوی یکپارچه دارند، ممکن است سبک زندگی متفاوتی داشته باشند(به نقل از عبدالله زاده، 1388).

دیدگاه ها و نظریات هوش معنوی
مدل وگان (2004):  دلالت بر سه جز هوش معنوی دارد: الف- توانایی یافتن معنا بر اساس درک عمیق مسائل مربوط به هستی؛ ب- آگاهی از سطوح چندگانه هوشیاری و توانایی استفاده از آن جهت حل مسئله؛ ج- آگاهی از تعامل میان همه موجودات با یکدیگر و تعامل آنها با ماورا (جهان غیر مادی).
مدل زوهر و مارشال(1997): ویژگی های زیر را برای هوش معنوی برشمردند:
ظرفیت انعطاف پذیری؛ درجه بالایی از خودآگاهی؛ ظرفیت رویارویی با مشکلات؛ ظرفیت رویارویی و فراتر رفتن از رنج و زحمت؛ ظرفیت الهام گرفتن از ارزش ها و بینش ها؛ اکراه از عامل رنجش دیگران بودن؛ تمایل به درک ارتباط بین چیزهای متنوع؛ تمایل به پرسش سوالات«چرایی» و یافتن جواب های بنیادی. بطور كلي زوهر و مارشال(1997)، دو بعد اصلي درک سرچشمه هستی و زندگی معنوی را براي هوش معنوي در نظر گرفتند(به نقل از کینگ، 2008).
نظریه نوبل: از منظر نوبل (2001) هوش معنوی یک استعداد ذاتی بشری می باشد. وی با دیدگاه ایمونز(1998) برای هوش معنوی موافق است و دو مولفه دیگر نیز به آنها اضافه می کند:
1)    تشخیص آگاهانه این موضوع که واقعیت فیزیکی درون یک واقعیت بزرگتر و چند بعدی که ما هوشیارانه و ناهوشیارانه با آن بطور لحظه به لحظه تعامل داریم صورت بندی می شود.
2)    پیگیری آگاهانه سلامت روان شناختی، نه تنها برای خودمان بلکه همچنین برای جامعه جهانی.

پیشینه پژوهشی تحقیق
اسپکتور  (2000)  بیان می کند که تحقیقات زیادی در زمینه افراد درون گرا- برون گرا و شخصیت های شاد- افسرده انجام شده است و نشان می دهد افرادی که از نظر برون گرایی نمره بالا می گیرند و در محیط زندگی و کار از شادی بالایی برخوردار هستند، رضایت شغلی شان بالاست، نرخ غیبت آنها پایین است، نسبت به محیط کار بیشتر احساس وابستگی می کنند و در مقایسه با افراد درون گرا بیشتر تمایل به بروز رفتار شهروندی از خود دارند.
ریچارد هارمر  (2002) طی تحقیقی به بررسی ارتباط بین معنویت، هوش هیجانی و رفتار شهروندی سازمانی پرداخت. مطالعه شامل 60 کارمند استرالیایی با میانگین سن 20 تا 42 سال بود که پرسش نامه ها از طریق اینترنت تکمیل گردید. نتایج حاصل نشان دهنده همبستگی  مثبت بین تمام متغیر ها می باشد . همچنین نتایج به وسیله آنالیز رگرسیون مجددا تجزیه و تحلیل شد و این مطالعه پیشنهاد می کند که عمق تجربیات معنوی کارکنان می تواند نقش واسطه ای در بروز تاثیرات هوش هیجانی کارمندان و تغییر پذیری در رفتارهای شهروندی سازمانی داشته باشد.
نتايج پژوهش گارسيا- زامور  (2003) نشان داد كه هوش معنوي و تجربه معنوي عميق كاركنان سازمان، شغل و كار آنان را معنادار مي كند و مسئوليت پذيري شخصي آنان را نسبت به حرفه كاري شان بالا مي برد(به نقل از موسوی و همکاران، 1390).

فهرست مطالب چارچوب نظری و پیشینه تجربی هوش معنوی (SQ) (فصل 2) به شرح زیر می باشد:
هوش معنوی
2-12- تاریخچه و تعاریف هوش معنوی
2-13- مقایسه هوش معنوی با هوش های دیگر
2-14- دیدگاه ها و نظریات هوش معنوی
مدل وگان (2004)
مدل زوهر و مارشال(1997)
نظریه نوبل:
2-15-  معنویت در سازمان
2-16- هوش معنوی و محیط کار
2-17- مهم ترین کارکردهای هوش معنوی در محیط کار عبارتند از
ایجاد آرامش خاطر و چگونگی تاثیر آن بر اثر بخشی فرد
ایجاد تفاهم و درک متقابل بین افراد
مدیریت کردن تغییرات و از میان برداشتن موانع راه
2-18- موانع رشد هوش معنوی
2-23- پیشینه پژوهشی تحقیق
منابع فارسی
منابع لاتین


توضیحات: پرداخت توسط همه کارتهای عضو شتاب در درگاه بانک پاسارگاد امکان پذیر است. شما پس از خرید (مبانی نظری و پیشینه نظری پژوهش  هوش معنوی (SQ)(فصل دوم)) سریعآ لینک دانلود در اختیارتان قرار می گیرد و می توانید آن را دانلود کنید.

نکته: شما می توانید هرگونه سوال را با مسئول پژوهش نگین فایل در میان بگذارید
.



ارسال نظر

  1. آواتار


    ارسال نظر
درباره نگین فایل
فروشگاه ساز فایل تمامی خدمات لازم برای راه اندازی و ساخت یک فروشگاه را در اختیار شما می گذارد. شما بدون نیاز به هاست ، دامنه ، هزینه های بالای برنامه نویسی و طراحی سایت می توانید فروشگاه خود را ایجاد نمایید .پشتیبانی واتساپ سایت:09054820692 .
آمار فروشگاه
  •   تعداد فروشگاه: 123
  •   تعداد محصول: 37,516
  •   بازدید امروز : 40,870
  •   بازدید هفته گذشته: 135,435
  •   بازدید ماه گذشته: 429,254