ادبیات نظری و فصل دوم هوش معنوی(فصل 2 پایان نامه)


دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق هوش معنوی(فصل دوم) در 60 صفحه در قالب word , قابل ویرایش ، آماده چاپ و پرینت جهت استفاده.

مشخصات محصول:
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

کاربردهای مطلب:
منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی

قسمتهایی از مبانی نظری و پیشینه پژوهش:

مفهوم معنویت
     اهمیت معنویت  و رشد معنوي در انسان، در چند دهه گذشته به صورتی روزافزون توجه روانشناسان و متخصصان بهداشت روانی را به خود جلب کرده است. پیشرفت علم روان شناسی از یک سو و ماهیت پویا و پیچیده ي جوامع نوین از سوي دیگر، باعث شده است که نیازهاي معنوي بشر در برابر خواسته ها و نیازهاي مادي قد علم کنند و اهمیت بیشتري یابند. به طوري که سازمان بهداشت جهانی در تعریف ابعاد وجودي انسان، به ابعاد جسمانی، روانی، اجتماعی و معنوي  اشاره می کند و بعد چهارم یعنی بعد معنوي را نیز در رشد و تکامل انسان مطرح می سازد. اما علی رغم تاکید روز افزون دانشمندان بر بعد معنوي رشد انسان، هنوز تعریف واحدي که دربرگیرنده تمامیت معنویت باشد، ارائه نشده است.
وون (1993)،  معنویت را به عنوان تلاشی دائمی بشر براي پاسخ دادن به چراهاي زندگی تعریف کرده است. معنویت یکی از نیازهاي درونی انسان است که برخی صاحب نظران آن را متضمن بالاترین سطوح زمینه هاي رشد شناختی، اخلاقی، عاطفی، فردي(فارو ،1984)،  تلاش همواره آدمی براي پاسخ دادن به چراهاي زندگی می دانند(وست،1383).  به عبارت واضح تر استفاده بهینه از قوه خلاقیت و کنجکاوي براي  یافتن دلایل موجود مرتبط، با زنده ماندن و زندگی کردن و در نتیجه، رشد و تکامل، بخش مهمی از معنویت را تشکیل می دهد( شهیدي، 1379).

ابعاد هوش معنوي
     یکی از محققینی که سعی در معرفی هوش معنوي داشته، رابرت ایمونز است. او عقیده دارد تعابیر و معانی مختلف معنویت و مذهبی بودن، سبب تمرکز تحقیقات بر روي معناي معنویت شده است. همزمان روندهاي جدیدي در روانشناسی دین ظهور کرده که به واسطه آنها اقداماتی اثر گذار ولی غیرمنسجم صورت گرفته است به طوري که باورها، نوعی تعهد معنوي قلمداد می شوند که مرتبط با موفقیت در زندگی روزمره (براي مثال سلامت فیزیکی و روانی و نیز موفقیت در زندگی زناشویی) می باشند. ایمونز بر این عقیده بود که در چنین شرایطی وجود مفهومی که این پتانسیل را داشته باشد بسیار مهم است و آن مفهوم، همان هوش معنوي می باشد(ایمونز، 2000).
او معتقد است اگر معنویت را به عنوان مجموعهاي از توانایی ها و قابلیت ها که افراد را در حل مشکلات و کسب اهداف خود توانمند می سازد تعریف کنیم، آنگاه می توانیم موجودیت هوش معنوي را نیز در نظرگرفته و مورد بررسی قرار دهیم (ایمونز، 2000).
به طور کلی ایمونز هوش معنوي را متشکل از پنج بعد یا توانایی مختلف می داند. به نظر او حداقل پنج توانایی معرف هوش معنوي هستند که در اغلب فرهنگ ها مورد ستایش قرار گرفته اند به گونه اي که برخی فرهنگ ها براي این مهارت ها اولویت بیشتري قایل شده اند. دلیل خاصی درباره این که این تواناییها پنج مورد هستند وجود ندارد ضمن این که هیچ ترتیب خاصی براي قرار گرفتن آنها متصور نیست. این پنج بعد یا توانایی عبارتند از:
1-    قابلیت تعالی فیزیکی و مادي: ظرفیت انسان براي ورود به سطوح نامتعارف و متعالی هوشیاري و نیزبالاتر رفتن یا فراتر رفتن از محدودیت هاي عادي و جسمی
2-     توانایی ورود به سطح معنوي بالاتر: آگاهی از یک حقیقت غایی که ایجاد احساس یگانگی و وحدت می کند و در آن همه مرزها ناپدید شده و همه چیز در یک کل واحد یگانه می گردد.
3-     توانایی یافتن تقدس در فعالیت ها، رویدادها و روابط روزمره: تشخیص حضور الهی در فعالیت هاي عادي. براي مثال ایمونز و چونگ(1998)، نشان دادند که تلاش هاي فردي روزمره را می توان از طریق فرآیند تقدیس به اموري معنوي تبدیل کرد.
4-    توانایی به کارگیري منابع معنوي براي حل مسایل زندگی : افرادي که ذاتا مذهبی هستند راحت تر می توانند با استرس ها برخورد کنند. این افراد بیش از سایرین در بحران هاي روحی و مشکلات معنایی راهی براي یاد گرفتن می یابند و از طریق این مشکلات رشد می کنند.
5-    توانایی انجام رفتار فاضلانه: منظور رفتارهاي درست و پسندیدهاي همچون بخشش، نشان دادن سخاوت، انسانیت، شفقت، عشق ایثارگرایانه و ... است که از زمان هاي گذشته تاکنون پسندیده انگاشته شده اند.
ایمونز اظهار می دارد که خودکنترلی هسته اصلی تمام این رفتارهاي فاضلانه است و براي موفقیت در تمامی حوزه هاي زندگی ضروري است. ضمناً خودکنترلی نیز در مقابل هفت گناه کبیره قرار می گیرد که عبارتند از:شکم پرستی، تنبلی، غرور، خشم، حرص، شهوت، و حسد.
ایمونز عقیده دارد که شناسایی این پنج بعد اولین گام طراحی ساختار هوش معنوي است. این که ویژگی هاي فوق پنج مورد هستند یا کمتر و یا بیشتر، هنوز قطعی نشده و در مراحل اولیه توسعه این مفهوم، به کارگیري رویکرد مفهومی بسیار مناسب تر به نظر می رسد (ایمونز، 2000 ، واثق، 1389).

مؤلفه هاي هوش معنوي از دیدگاه هاي مختلف
     ادواردز  معتقد است که داشتن هوش معنوي بالا با داشتن اطلاعاتی در مورد هوش معنوي متفاوت است. این تمایز فاصله میان دانش عملی و دانش نظري را نشان می دهد. لذا نباید داشتن دانش وسیع در مورد مسایل معنوي و تمرین هاي مربوط به آن را همردیف دستیابی به هوش معنوي از طریق عبادت و تعمق براي حل مسایل اخلاقی دانست. البته می توان گفت که براي بهره مندي مؤثر از معنویت، داشتن توأمان دانش نظري و عملی لازم و ضروري خواهد بود. به عقیده نازل، هوش معنوي از روابط فیزیکی و شناختی فرد با محیط پیرامون خود فراتر رفته و وارد حیطه شهودي و متعالی از دیدگاه فرد نسبت به زندگی خود می شود. این دیدگاه شامل همۀ رویدادها و تجارب فرد می شود که تحت تأثیر یک نگاه کلی قرار گرفته اند و فرد می تواند از این هوش براي چارچوب دهی و تفسیر مجدد تجارب خود بهره گیرد. همچنین این فرایند قادر است از لحاظ پدیدارشناختی به رویدادها و تجارب فرد معنا و ارزش شخصی بیشتري بدهد (نازل، 2004).
هوش معنوي به زندگی درونی ذهن و نفس  و ارتباط آن با جهان وابسته بوده و ظرفیت فهم عمیق سؤالات وجودي و بینش نسبت به سطوح چندگانه هوشیاري را شامل می شود. آگاهی از نفس، به عنوان زمینه و بستري است که به آن نیروي خلاق براي تکامل زندگی  می گویند. بنابراین، هوش معنوي چیزي بیش از توانایی ذهنی فرد است و فرد را به ماوراء فرد و به روح مرتبط می کند. علاوه بر این، هوش معنوي فراتر از رشد روانشناختی متعارف است و خودآگاهی حاصل از آن، شامل آگاهی از رابطه با موجود متعالی، افراد دیگر، زمین و همه موجودات می شود (وگان، 2003).
نوبل (2001)، و وگان(2003)،  معتقدند مؤلفه هاي هشتگانه اي که نشان دهندة هوش معنوي رشد یافته هستند عبارتند از:  درستی و صراحت، تمامیت، تواضع، مهربانی، سخاوت، تحمل، مقاومت و پایداري و تمایل به برطرف کردن نیازهاي دیگران( نازل،2004).

پیشینه پژوهش
-    رئیسی و همکاران(1392)، در تحقیقی با عنوان " ارتباط هوش معنوی با شادکامی و پیشرفت تحصیلی در دانشجویان دانشگاه" به این نتیجه دست یافتند که هوش معنوی بالاتر با شادکامی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان همراه بود. به نظر می رسد ارتقای هوش معنوی باعث دانشتن یک روحیه شاد و پیشرفت تحصیلی دانشجویان می شود.
-    طباطبایی و همکاران(1391)، در پژوهشی با عنوان تأثیر آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر پیشرفت تحصیلی و اضطراب دانشجویان روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی بیرجند به این نتایج دست یافتند که پیشرفت تحصیلی دانشجویان، با اضطراب ارتباط مستقیمی دارد بنابراین، آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی جهت بهبود پیشرفت تحصیلی پیشنهاد می گردد. 
-     در تحقیق غباری و همکاران(1387)، به این نتیجه دست یافتند که تمرین های معنوی، افزایش دهنده آگاهی و بینش نسبت به سطوح چندگانه هوشیاری هستند و بر عملکرد افراد تآثیر مثبت دارند.
-    بهرامی دشتکی(1386)، در تحقیق خود به رابطه منفی بین معنویت، مذهب و اضطراب دست یافت همچنین یک رابطه منفی بین فعالیت های معنوی و افسردگی به دست آورد. به این صورت که افراد با معنویت بالا افسردگی کمتری نشان می دادند و در زندگی شادابی و طراوت بیشتری از خود بروز می دادند.

فهرست مطالب ادبیات نظری و فصل دوم هوش معنوی(فصل 2 پایان نامه) به شرح زیر ممی باشد:
مفاهيم هوش            
هوش
تعریف هوش
انواع هوش
2-2-1-3-1. هوش بدنی   (PQ)
2-2-1-3-2.  هوش عقلانی (IQ) 
2-2-1-3-3. هوش هیجانی   (EQ)
2-2-1-3-4. هوش معنوي (SQ) 
2-2-1-4 عوامل تعیین کننده  هوش
2-2-1-5 معنویت
2-2-1-5-1     دیدگاه هاي مختلف در زمینه معنویت
2-2-1-5-1-1 دیدگاه الکینز
2-2-1-5-1-2 دیدگاه فریدمن و مکدونالد1
2-2-1-5-1-3 دیدگاه گاردنر
2-2-1-5-1-4 دیدگاه ویلیام وست
2-2-1-5-1-5 دیدگاه گروم
2-2-1-5-1-6 دیدگاه ویگلزورث
2-2-1-5-2  تعاریف هوش معنوي
2-2-1-5-3 ابعاد هوش معنوي
2-2-1-5-4 مؤلفه هاي هوش معنوي از دیدگاه هاي مختلف
2-2-1-5-4-1    دیدگاه ایمونز
2-2-1-5-4-2 دیدگاه فریدمن و مکدونالد
2-2-1-5-4-3دیدگاه نوبل و وگان
2-2-1-5-4-4دیدگاه بروس لیچفیلد
2-2-1-5-4-5 دیدگاه مک مولن
2-2-1-5-5 مؤلفه هاي هوش معنوي در اسلام
2-2-1-5-6 مدل هاي هوش معنوي
2-2-1-5-6-1    مدل چهار مؤلفه اي کینگ
2-2-1-5-6-1-1 درك معنی فردي
2-2-1-5-6-1-2 آگاهی متعالی
2-2-1-5-6-1-3 تفکر انتقادي وجودي
2-2-1-5-6-1-4حالات هوشیاري بسط یافته
2-2-1-5-6-2 مدل زهر و مارشال
2-2-1-5-6-3 مدل پنج مؤلفه اي ایمونز
2-2-1-5-6-4    مدل پنج مؤلفه اي سیسک
2-2-1-5-6-4-1 ارزش هاي بنیادین
2-2-1-5-6-4-2 فضایل بنیادین
2-2-1-5-6-4-3 تجارب بنیادین
2-2-1-5-6-4-4 قابلیت هاي بنیادین
2-2-1-5-6-5    مدل امرم
2-2-1-5-6-5-1 هوشیاري
2-2-1-5-6-5-2 متانت
2-2-1-5-6-5-3 معنا  
2-2-1-5-6-5-4 تعالی
2-2-1-5-6-7    مدل سه مؤلفه اي وگان
2-2-1-5-7. اجزاي هوش معنوي
2-2-1-5-7-1 عقل شهودي 
2-2-1-5-7-3 آگاهی بر خواسته ها و نیات   
2-2-1-5-7-4  قدرت و عدالت متمرکز 
2-2-1-5-7-5 عشق و شفقت
2-2-1-5-7-6    شفا و بخشش
 2-2-1-5-7-7 زندگی باشوق
2-2-1-5-7-8 زندگی باوقار، یکدلی وتعهد
2-2-1-5-7-9 پیوند و خدمت خلاق
2-3. بررسی پیشینه ی مطالعاتی
2-3-1. پژوهش های انجام شده پیرامون رابطه بین مؤلفه ها در خارج از کشور
2-3-2. پژوهش های انجام گرفته پیرامون رابطه مؤلفه ها در ایران
منابع فارسی
منابع لاتین


توضیحات: پرداخت توسط همه کارتهای عضو شتاب در درگاه بانک پاسارگاد امکان پذیر است. شما پس از خرید (مبانی نظری و پیشینه نظری پژوهش  هوش معنوی(فصل دوم)) سریعآ لینک دانلود در اختیارتان قرار می گیرد و می توانید آن را دانلود کنید.

نکته: شما می توانید هرگونه سوال را با مسئول پژوهش نگین فایل در میان بگذارید.


ارسال نظر

  1. آواتار


    ارسال نظر
درباره نگین فایل
فروشگاه ساز فایل تمامی خدمات لازم برای راه اندازی و ساخت یک فروشگاه را در اختیار شما می گذارد. شما بدون نیاز به هاست ، دامنه ، هزینه های بالای برنامه نویسی و طراحی سایت می توانید فروشگاه خود را ایجاد نمایید .پشتیبانی واتساپ سایت:09054820692 .
آمار فروشگاه
  •   تعداد فروشگاه: 123
  •   تعداد محصول: 37,515
  •   بازدید امروز : 6,350
  •   بازدید هفته گذشته: 234,036
  •   بازدید ماه گذشته: 657,513