دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق مفهوم شناسی فرار از منزل(فصل دوم) در 25 صفحه در قالب word , قابل ویرایش ، آماده چاپ و پرینت جهت استفاده.
مشخصات محصول:
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
کاربردهای مطلب: منبعی
برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و
پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها،
استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
قسمتهایی از مبانی نظری و پیشینه پژوهش:
مفهوم شناسی و نوع شناسی فرار از منزل
فرار از خانه نوعی رفتار سازش نایافته است که کودک یا نوجوان به منظور رهایی از مشکلات موجود در خانه یا جاذبه های بیرون از خانه، بدون اجازه ی والدین یا سرپرست قانونی، آگاهانه خانه را ترک کرده و سریعاً یا بدون واسطه به خانه بر نمی گردد (معظمی گودرزی، 1380).
به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران با توجه به وضعیت فرهنگی و اجتماعی ایران پدیده ی فرار دختران از منزل، یک رفتار بزهکارانه است و در واقع از جمله تخلفات منزلتی محسوب می شود؛ تخلفات منزلتی رفتاری است که فقط به این دلیل غیر قانونی تعریف می شود که متخلف آن خردسال است (آرتور و واگ ، 2009). عمومی ترین اصطلاح برای رفتار مجرمانه نوجوانان، بزهکاری است. بزهکاری شامل مجموعه ای از رفتارهای نقض کننده می شود که توسط افراد بالغ و نابالغ قابل اجرا است. در راستای تخلفات مجرمانه، نابالغین در معرض تخلفات منزلتی قرار دارند (مارته ، 2008). شایع ترین نمونه از تخلفات منزلتی عبارتند از: مدرسه گریزی، فرار از خانه، نقض قوانین و مقررات، مصرف الکل و دخانیات و رفتارهای آشوبگرانه. این رفتارها جنایی نیستند و اغلب بازتاب عملکرد ضعیف خانواده ها، مشکلات مدرسه، ویژگی های شخصیتی جوانان و یا مشکلاتی که در جامعه وجود دارد می باشد (آرتور و واگ، 2009).
در ابتدا فرار از خانه، مبین سرکشی جوانان بود و بعدها به عنوان عملی برای بیان مشکلات عاطفی، نتیجه ی گرفتاری های تجربه شده بوسیله ی نوجوانان در جدایی از والدین خود یا به عنوان یک رفتار بزهکارانه تلقی می شد، اخیراً فراری ها همچون یک قربانی شناخته می شوند و فرار به عنوان یک مشکل اجتماعی منعکس کننده ی نوعی کمبود در کارکردهای خانواده و روابط مادر و پدر با فرزندان شان می باشد، به نظر می رسد، این دیدگاه اخیر فرار را به عنوان آخرین راه حل برای داشتن یک زندگی که غیر قابل تحمل شده است، در نظر می گیرد (پلد و کوهاوی ، 2009). فرار از خانه را می توان به عنوان یک هشدار مهم در نظر گرفت. کودکان و افراد جوانی که دست به فرار می زنند و یا به اجبار وقت خود را در بیرون از خانه سپری می کنند، اغلب با مشکلات بسیاری مواجهند. اکثر دختران فراری تعارض یا گسیختگی را در خانواده های خود تجربه کرده اند یا دچار افسردگی شده ا ند و یا اینکه در مدرسه مورد اذیت و آزار قرار گرفته اند، همچنین دلیل فرارشان، ممکن است برای رهایی از کنترل و نظارت والدین شان باشد (سازمان محرومیت اجتماعی، 2002).
فرار، نه به عنوان یک پدیده ی مجزا بلکه به عنوان یک نشانه، در درون مجموعه ی وسیعی از اختلال های سلوکی و رفتارهای ضد اجتماعی رخ می دهد. هر چند بسیاری از افراد با طرح این موضوع در درون بحثی به نام بزهکاری، عنصر روان شناختی این پدیده را خنثی می کنند، ولی واقعیت آن است که این نوجوانان به هر حال نشانه های رفتار ناسازگارانه نشان می دهند (احدی، لطفی کاشانی، 1386).
زید و چری (1992، به نقل از کورتز ، 2000)، یک نوع شناسی از جوانان فراری و بی خانمان با توجه به دلایلشان برای ترک خانه معرفی کردند، که در این نوع شناسی، جوانان فراری و بی خانمان به چهار دسته تقسیم می شوند:
1- فرار به : جوانانی که به دنبال ماجراجویی اند، یعنی فرار به خاطر جاذبه هایی که در مقصد وجود دارد. اینان اغلب به خانه بر می گردند اما از آنجایی که در خیابان زندگی می کنند، در معرض خطرند.
2- فرار از : جوانانی که از شرایط خانوادگی فرار می کنند؛ شرایطی که برایشان ناسازگار و بیگانه و خطرناک است.
3- طرد شدن: جوانانی که با خانواده هایشان بیگانه اند و اغلب دارای سابقه مشکلاتی با خانواده و مدرسه هستند.
4- رها شدن: جوانانی که خانواده هایشان آن ها را رها کرده اند و دیگر از آن ها پشتیبانی نمی کنند.
علت فرار از خانه
رفتار فرار بالاخص با بی ثباتی و ارتباط خانوادگی ضعیف و بدرفتاری با فرزندان همراه است. این عوامل باعث اختلاف و گسیختگی پیوند بین والدین و فرزندان می شود. در این جا نوجوان محیط خانه را تهدید آمیز می داند و با توجه به قرار گرفتن در سن نوجوانی، احساس بیگانگی کرده، به رفتارهای سازش نایافته رو می آورد. در کنار عوامل زمینه ساز فرار، ویژگیهای شخصیتی و فردی فرد نیز سهم به سزایی در فرار دارند. پدیده فرار از منزل به دلیل عدول از اعتدال در هیجان و بروز احساس ناامنی در فرد حادث می شود. با این که دختران فراری از دو طیف مرفه و فقیرند و بعضاً عادات و رفتارهای متمایز دارند ولی غالباً از منش ها، اصطلاحات کلامی و پوشش های ویژه استفاده می کنند. تحقیقات نشان داده که این افراد در مقایسه با افراد غیر فراری، افرادی با ریسک بالا و غالباً تلقین پذیرند و اکثر آن ها شخصیت های ضد اجتماعی دارند. آن ها غالباً احساس حقارت و ناامنی می کنند و خودپنداره منفی دارند (سعیدی، 1372). همچنین برخی از ویژگیهای شخصیتی می تواند پیش بینی کننده فرار از منزل باشد که از آن جمله می توان به روان آزردگی اشاره کرد. در بیش تر این افراد افسردگی، میل به خودکشی، اختلال عدم توجه و اضطراب یافت شده است و برخی از آن ها دارای شخصیت ضد اجتماعی هستند. بنابراین پدیده فرار یک معلول چند علتی است که شرایط اقتصادی و اجتماعی نامناسب از یک طرف و ویژگیهای شخصیتی فرد از طرف دیگر در بروز آن تأثیر گذار است (رسول زاده طباطبایی، بشارت و بازیاری، 1384).
بخشی از پیشینه پژوهش
بر طبق یافته های رسول زاده طباطبایی و همکاران (1384) دختران فراری در مقایسه با افراد غیر فراری با ریسک بالاهستند و غالباً تلقین پذیرند و اکثر آن ها شخصیت های ضد اجتماعی دارند. آن ها غالباً احساس حقارت و نا امنی می کنند و خود پنداره منفی دارند. در بیشتر افراد، افسردگی، میل به خود کشی، اختلال عدم توجه و اضطراب یافته شده است و برخی از آن ها دارای شخصیت ضد اجتماعی هستند. دختران فراری علی رغم این که ظاهراً مستقل به نظر می رسند (به دلیل اقدام به فرار)، ولی در واقع منفعل و وابسته اند. بالاخص در موقعیت های تصادفی و غیر منتظره و با این که ظاهراً دم از دل و جرأت داشتن می زنند، ترسو و ناایمن هستند و نه تنها از نظر تحصیلی و شغلی، بلکه از نظر اجتماعی و ارتباطی خود را بی کفایت می دانند. دختران غیر فراری نسبت به دختران فراری از خلق استوارتری برخوردارند. خلق استوار بیانگر خلق فردی است که خود را از نظر اخلاقی درست و پایدار آداب و اصول اخلاقی می داند، دارای پشتکار و پیش بینی است، می تواند خود را متمرکز سازد، دوست دارد دیگران را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد، محتاط است و مصاحبت با اشخاص کارآمد را بر دیگران ترجیح می دهد، که از این لحاظ دختران فراری ضعیف هستند. دختران فراری نسبت به دختران غیر فراری بیشتر گرایش به حساسیت هیجانی دارند. حساسیت هیجانی شامل مولفه هایی چون متوقع و ناشکیبا بودن، وابسته و نارس بودن و علاقه به مسافرت و تجارب جدید است. دختران فراری گرایش بیشتری به بی اعتمادی اضطراب آمیز دارند تا دختران غیر فراری. افرادی که در عامل بی اعتمادی اضطراب آمیز نمره بالاتر دارند آزاردیده و مضطرب هستند، پشیمانی، یاس هایی را در آن ها بر می انگیزاند و آن ها را در ایجاد هراس و نشانه های ضعف روانی کمک می کند. عزت نفس دختران فراری پایین و افسردگی شدید و اقدام به خودکشی در آنان بالا است.
دختران فراری، مضطرب، افسرده (روزنتال و همکاران، 2006) و دارای نگرش های ناکارآمد هستند (طهرانی زاده، رسول زاده طباطبایی و آزاد فلاح، 1384)، سلطه گر و بی اعتمادند (رسول زاده طباطبایی و همکاران، 1384)، افکار و تلاش های خود کشی دارند (فارو، دیشر، برون، کالیج و کیپک ، 1992)، از عزت نفس پایینی برخوردارند و خصومت و رفتارهای برون ریزی بالا دارند (شرمن، پلیت، حسان، چنگ و زفر ، 2005)، از دیگران می ترسند (مالوس وهاگ ، 1997)، اختلال سلوک و رفتارهای پرخاشگرانه نشان می دهند (ریبریو ، 2008)، شیوه های مقابله ای دختران فراری نسبت به دختران عادی بیشتر متمرکز بر هیجان مداری است (بازیاری میمندی، رسول زاده طباطبایی و آزاد فلاح، 1382)، و دختران فراری از سلامت روانی بالایی برخوردار نیستند (حسینیان، زهرایی و خدابخشی کولایی، 1384).
توضیحات: پرداخت توسط همه کارتهای عضو شتاب در درگاه بانک پاسارگاد امکان پذیر است. شما پس از خرید (مبانی نظری و پیشینه نظری پژوهش مفهوم شناسی فرار از منزل(فصل دوم)) سریعآ لینک دانلود در اختیارتان قرار می گیرد و می توانید آن را دانلود کنید.
نکته: شما می توانید هرگونه سوال را با مسئول پژوهش نگین فایل در میان بگذارید.