دانلود مبانی نظری زیبایی شناختی (زیبایی شناسی) (فصل دوم) در 16 صفحه در قالب word , قابل ویرایش ، آماده چاپ و پرینت جهت استفاده.مشخصات محصول:توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشدهمراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامهتوضیحات نظری کامل در مورد متغیررفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسبمنبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)کاربردهای مطلب:منبعی
برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و
پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها،
استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهیقسمتهایی از مبانی نظری و پیشینه پژوهش:
زیبایی شناختی
زیبایی در مفهوم مطلق آن خالق هنر است. زیبایی که امروزه از مباحث عمدهی فلسفی و هنری است از دیرباز در انواع هنر نقشی بسزا داشته است. اگرچه به صورت شخصی و جداگانه و تحت عنوانی ویژه مورد بحث قرار نگرفته است که در هنرهای بحث زیبایی و جمال دراندیشههای اسلامی سابقهای طولانی داشته و مطرح شده است(یزدانی،1382،ص21).
«تنها آنچه زیباست شایسته دوست داشتن است و آن چه زیبا نیست در خور دوست داشتن نیست» (تواکو، ترجمه بینا، 1390، ص 19).
اهمیت زیبایی شناختی و محیط از دیدگاه اسلام و قرآن
سپاس خدای را که تجلیات جمالش بر هستی از ملک و ملکوت سایه افکنده و فیض جاریش همگان را شامل گشته است. از ازل با سیمای جمال و جلالش هر چه زیباتر جلوه نمود و فیض و نور صفات و اسماء او سراپای هستی را به گلشن سرای محبت و شوق بدل نمود و عارفان را چنان شیفته و شیدای خود نمود که سرور عارفان در جذبه جمالش گفته :" و شقاق الی قربک فی المشتاقین" (مفاتیح الجنان)
اهمیت زیبایی شناختی و محیط از دیدگاه فلسفه
زیبایی شناسی شاخهای از فلسفه است که از تحلیل مفاهیم و راه حل مسائلی بحث میکندکه از تامل در خصوص موضوعات ادراک زیبایی شناختی بر میخیزد. موضوعات ادراک زیبایی شناختی نیز شامل تمامی اشیایی است که موضوع تجربه زیبایی شناختی قرار میگیرد.بنابراین فقط پس از تجربه زیبایی شناختی است که قادر به تحدید طبقه موضوعات ادراک زیبایی شناختی میشویم (بیردزلی،ترجمه حنایی کاشانی،1392).
دانستن ریشههای زیبایی شناختی روشن خواهد نمود که به طور کلی حساسیت زیبایی را چگونه حساسیتی باید تلقی کرد. این واژه هم بر احساس هم بر ادراک حسی دلالت دارد و به طور کلی ادراک از طریق حواس معنا میشود. از سده هجدهم به بعد این اصطلاح به نحوه اختصاصی در باب هنر و زیبایی به کار گرفته شد. تجربه زیبایی شناختی بیشتر در بستر تجربه حس پدید میآید و یا از آن ناشی میشود. مثلا از طریق مشاهده، صورتها، خطوط، رنگها، فضاها و بافتهای یک اثر نقاشی به تجربه زیبایی شناختی آن نایل میشویم(کالینسون،ترجمه فرنودفر،1385، ص15).